سخن پروفسور ایوه به عبدالحسین نوابی:
خرسندم که از سرزمین ایران، یعنی گهواره شطرنج آمده اید.
عبدالحسین نوابی درباره انگیزه اصلی نگارش کتاب سیر شطرنج ایران در جهان می نویسد:
- ۰ نظر
- ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۶
سخن پروفسور ایوه به عبدالحسین نوابی:
خرسندم که از سرزمین ایران، یعنی گهواره شطرنج آمده اید.
عبدالحسین نوابی درباره انگیزه اصلی نگارش کتاب سیر شطرنج ایران در جهان می نویسد:
آیا شطرنج یک بازی ایرانی است؟
فردوسی در شاهنامه، هندیها را پدیدآورندهی بازی شطرنج میداند و چنین میگوید که در زمان خسرو انوشیروان ساسانی، فرستادهی شاه هند بازی شطرنج را به ایران آورد و از دانایان ایرانی خواست که راز این بازی را بگشایند سرانجام، بزرگمهر، وزیر خردمند انوشیروان، به راز شطرنج پی بُرد و آن را بهدرستی بازی کرد.اما شگفت است که این داستان شاهنامه، با همهی گیرایی و کششهای داستانی که دارد، افسانهای است و ایرانیان بسیار پیشتر از روزگار خسرو انوشیروان شطرنج را میشناختند و چه بسا خود پدیدآورندهی این بازی بودهاند
مزیت آدمیان در مقایسه با سایر جانداران ، در تعقل و آزادی است . زیرا بر خلاف انسان ، سایر حیوانات نه از روی اندیشه و یا اختیار بلکه بر پایه غریزه گذران عمر می کنند . حال آنکه بشر بعنوان اشرف مخلوقات در زندگی آزاد و مخیر بوده و با استفاده از توانایی های ذهنی خود ، در حالیکه قادر خواهد بود به اوج عزت برسد ، مختار به انتخاب مسیر دیگری نیز می باشدکه اورا به حفیض ذلت خواهد رساند . پس پر واضح است که در قبال چنین موهبتی ، مسئولیتی نیز وجود دارد که هر فرد را وادار به پاسخگویی در قبال گفتار و کردارش مینماید . در اینجا این سوال مطرح است ، در حالیکه انجام عمل نیکو در مقابل نادرستی ، صداقت در مقابل دروغ پردازی ، امانتداری در مقابل خیانت و ... بوضوح ارجح است ، چرا عده ای بر خلاف این منطق در مسیر و راه کج گرفتار می شوند ؟!
اکثر قریب به اتفاق مربیان شطرنج اعتقاد راسخ دارند که در آموزش شطرنج باید به تطور آن توجه شود. شطرنجی که امروزه با آن روبرو هستیم شطرنجی است پیچیده و گسترده. برای فهمیدن این شطرنج ( که از آن گاهی به شطرنج اولترا دینامیک یاد می شود)، شایسته است که به تحول آن نگاهی بیندازیم و به مراحلی که باعث ایجاد کیفی آن شده اند نظر افکنیم.
یکی از بازیکنان قابل تعریف تاریخ شطرنج "ویکتور کورچنوی" دست نیافتنی است.وی در ۲۳ مارچ ۱۹۳۱ در لنینگراد به دنیا آمد.همچنان به عنوان یک بازیکن قدرتمند در بالاترین سطوح مسابقات شطرنج شرکت می کند و همانند یک جوان به مسافرتهای شطرنجی می رود.در مورد او چه فکر می کنید آیا در سالروز ۸۰ سالگی تولدش به استراحت می پردازد،یک کتاب خوب را مطالعه می کند و یا به ورزش می پردازد.به بیوگرافی این شطرنجباز اسطوره ای توجه نمایید.
مکاتب بزرگ شطرنج جهان
استاد بزرگ الکسی سوئتینکه از نام آورترین اساتید شوروی در امر آموزش بوده است، در مصاحبه ای که در شماره ٥ و ٦ماهنامه شطرنج سال ١٣٧٠ به چاپرسید، در مورد راه پیشرفت شطرنج ایران، گفته بود " برای اینکه بتوان به سطوح بین المللی ارتقاء پیدا کرد باید در درجه اول از مکتب شطرنج برخوردار بود. کلاس شطرنج کشورتان به مربیان کارآموز و دلسوز احتیاج دارد. از طرفی این مربیان باید از میدان تجربیات بین المللی بیرون آمده باشند. مربیان خود، جوانان مستعد را کشف و مدام آنها را تربیت می کنند، نقاط ضعف و قدرت را نشان می دهند، تجربیات بین المللی را در اختیار شاگردان قرار می دهند، روحیه اعتماد به نفس را تقویت می کنند و غیره. بدون مربی این آرزو، شدنی نخواهد بود."
فرازهایی از کلاسهای استاد بزرگ ماگراموف
- بازیکن باید شروع بازیهای خود را از فرمهای وسط بازی انتخاب کند، بدین معنی که بازیکن باید ببیند از کدام فرمهای پیاده ای در وسط بازی خوشش می آید سپس بگردد شروع بازیهایی انتخاب کند که بازی را به آن فرمهای وسط بازی می رساند، مثلاً بازیکنی که فرمهای پیاده ایزوله وزیر را دوست دارد به راحتی می تواند در شاخه های مختلف انتخابش را تعیین نماید و قس علی هذا
داستان کوتاه زیر به قلم اقای قاسم رودحله و مندرج در خبرنامه شماره 3 هیات شطرنج استان اصفهان در اسفند 1379 می باشد. امید است مورد توجه علاقمندان قرار بگیرد.
فیل پس از مدتی تفکر ، خیلی آرام حرکت کرد و از خیابان اریب گذشت و به میدان نبرد رسید و در ایستگاه f5 توقف نمود . او یکی از اعضاء فعال و با تجربه گروه خود بود . بسیاری از مبارزات خود را با موفقیت پشت سر گذاشته بود . او اطراف خود را به خوبی زیر نظر داشت و حرکات حریف را با دقت مورد مطالعه قرار می داد. ناگهان پیاده حریف حرکت کرده و بطرف او حمله ور شد . فیل پس از کمی تفکر خیلی آرام عقب نشینی کرد . پیاده که تجربه زیادی نداشت ، قدمی دیگر به جلو برداشت تا شاید طعمه ای بهتر را بیابد.این موضوع آنقدر ذهن او را مشغول کرده بود که متوجه جریانات پیرامون خود نبود. زمانی به خود آمد که به یک پیاده منفرد تبدیل شده بود.
روزی استاد بزرگ سرخان گولیف (سرمربی اسبق تیم ملی شطرنج ایران) در یکی از کلاس های درس ، به خاطره ای از بوریس اسپاسکی (قهرمان اسبق شطرنج جهان در سالهای 1969 الی 1972) اشاره کرد. "پس از پایان جنگ جهانی دوم ، من و برادرم هر روز برای بازی و تمرین شطرنج به باشگاهی در نزدیکی منزلمان می رفتیم.(اسپاسکی متولد سال 1937 است) اوضاع اقتصادی مردم در اثر سالها جنگ و خونریزی به حدی وخیم بود که تهیه مایحتاج زندگی را فوق العاده سخت کرده بود و این شرایط در خانواده ما سخت تر بود به طوری که امکان خرید حتی یک دست صفحه و مهره را که آرزوی آن را داشتیم برایمان وجود نداشت. روزی هنگام بازگشت از باشگاه به منزل فکری به سرم خطور کرد: "می توانم هر روز مخفیانه یک مهره از مهره ¬های باشگاه بردارم و با تکرار این کار پس از مدتی صاحب یک دست مهره شوم و صفحه آنرا هم خودم نقاشی خواهم نمود.!!" تمامی شب را با آن رویای کودکانه سپری کردم و .... بوریس اسپاسکی دهمین قهرمان شطرنج جهان که سبک بازیش الگوی بسیاری از بازیکنان امروزی است پس از رسیدن به مقام شامخ قهرمانی جهان در یکی از سخنرانی های خود گفت : من آن روز نقشه کودکانه ام را اجرا نکردم که اگر اینکار را میکردم امروز قهرمان جهان نبودم...
نقل از سایت شطرنجیان