نقدی برمثلث خوداتکایی دنیای شطرنج فلسفی یک شطرنج باز
با سلام خدمت همه ی شطرنجدوستان و دوستانی که به من لطف داشتند و من را به نوشتن این مطلب تشویق کردند و پوزش به دلیل تاخیری که به دلیل امتحانات میان ترم داشتم.
متن زیر حاصل برداشت من از مقاله ی سوم آقای سرستیان است که خدمت شما عزیزان عرض می کنم.امیدوارم با نظرات خود من را همراه کنید!متنهای قرمز دقیقا از متن استخراج شده و برداشت خود را با رنگ مشکی نوشته ام.
انسان ها آیین های جادویی را به جا می آورند نه به خاطر آن که نتایج آن را ببینند بلکه بیشتر به علت آنکه به آنها ایمان دارند...
پس ما برای شروع هر کاری ابتدا باید به آن کار ایمان داشته باشیم.لذت بردن از زیباییها بسته به قدرت ایمان ما دارد.
اما بخش عظیمی از زیباییهای شطرنج در دست حقوق بگیران فیده نیست.چون اگر ما به عنوان دهک پایین هرم شطرنج به زیبایی های شطرنج رسیده باشیم لفظ "حقوق بگیر"را در برابر این هنر والا پست و بی ارزش تلقی می کنیم و غرق در زیباییهای واقعی شطرنج که در ذات شطرنج نهفته است می شویم.
دهک های متوسط مثل عام مردم عمل نمی کنند،مثالهایی را دیده ام که مردم شطرنج را فقط برای تفریح بازی می کنند و از اینکه روی سر ساعت شطرنج بکوبند لذت می برند پس با دیگر امواج رادیویی که به دنبال حرفه ای شدن هستند عملکرد یکسانی ندارند!
مثال دایره مثال واضحی نیست و من از این مثال تنها فهمیدم که نویسنده درس استاتیک را پاس کرده است!!البته هر چقدر فکر کردم نفهمیدم به خود لنگر انداختن یعنی چه؟!لنگر حول محور یا نقطه یا خط خاص اتفاق می افتد.
مخالفت اقلیت مدرن در مقابل اکثریت سنتی به اضافه مخالفت اقلیت با ارزش بالا با اکثریت با ارزش خرد...
این جمله را کاملا می پذیرم و جمله ای بسیار تاثیر گذار است اما در مثال دایره مجموع اعداد یک رقمی از دو رقمی ها بیشتر شده و نمی تواند گویا باشد.همچنین از اعداد یک رقمی و دورقمی استفاده شده اما بعدا اعداد سه رقمی را نیز وارد کرده اند!
1- تغییر در وضعیت دید خود نسبت به زیبایی های شطرنج برابر است با تغییر در زیبایی های شطرنج برای من که مساوی است با زیبایی های جدید و دیگر...
2- تغییر در وضعیت جایگاه فیزیکی /مرتبه ای خود یعنی تغییر در اسم قرار گرفته در لیست بهره وران زیبایی های شطرنج و...
مورد یک و دو کاملا با هم در تناقضی زیبا است که نویسنده هنرمندانه آنها را در کنار هم قرار می دهد.در اولی قرار است ما دید خود را نسبت به شطرنج عوض کنیم تا از ذات شطرنج لذت ببریم اما در دومی می کوشیم با بالا بردن سطح بازی مقام کسب کنیم و از زیباییهای شطرنجی حقوق بگیران فیده استفاده کنیم!!
ضلع دوم با مثال زده شده کاملا واضح است اما ما باید بکوشیم از دنیای شطرنجی خودمان به نحو احسنت استفاده کنیم.
تاثیرات محیطی مثبت بیرون بر روی بازی شطرنجی امان می تواند هم نتیجه مثبت و خوب ...و هم نتیجه ضعیف و بد را برای ما به ارمغان بیاورد اما تاثیرات منفی محیط بیرون به احتمال زیاد ! عمدتا تاثیرات منفی زیادی را بر روی بازی شطرنجی امان تحمیل می کند و یا حداقل بار منفی ...بار مثبتی را در اینجا به ما هدیه نمی دهد!
اینجا حرف استادان به میان میاد که وقتی سر میز می ری شش دانگ حواست را به شطرنج بده.این یعنی عوامل چه مثبت چه منفی فقط شطرنج را عشق است مگر اینکه ما واقعا دلمان بخواهد که آن عوامل را تاثیر بدهیم تا برای باخت بهانه بیاوریم!!
همچنین از آنجا که طبق نظر نویسنده و خود من شطرنج یک زبان افکاری است ما هنگامی که شطرنج بازی می کنیم فقط شطرنجی حرف می زنیم!
استفاده از لغت اختراعی پرجزئترین برای بازی شطرنج بسیار زیبا بود و مرا یاد اخوان ثالث استاد اختراع لغات ترکیبی ادبی انداخت!
اگرچه در برابر محیط موفق بیرونی دو عامل موفقیت و عدم موفقیت در محیط شطرنجی وجود داشت اما در مقابل محیط غیر موفق شطرنجی معمولا فقط ! محیط های ناموفق در بیرون انتظارمان را می کشند...
و خودشان بسیار مقتدرانه جواب می دهند!!
لذت شطرنج بسیار فراتر از نتیجه به دست آمده آن است...
تحقق یک رویا و تخیل بدون هزینه های میلیون دلاری فیلم های هالیوودی !!
چه چیزی ما را می تواند بیشتر از خلق یک اثر خوشحال کند؟
ما می خواهیم از باخت های پی در پی شما ! جایزه مقام اول را کسب کنیم !
دقیقا منظور نویسنده را نفهمیدم،ولی برداشتم این بود در هر شرایطی که هستم از زندگی لذت ببرم و بدترین حالتها را در نظر بگیرم تا ببینم وضعم خیلی هم خوب است!!
در واقع جایزه ی نفر اول همان لذت بردن از سطح شطرنجی و لذت بردن از زندگی است.اینکه من از کاری که هم اکنون می کنم کاملا راضی هستم!
در مورد دنیای مردگان باید بگویم قبل از ورودم به شطرنج دنیای مرده ای نداشتم درست است که شطرنج زیباترین است اما زیبا وقتی معنی پیدا می کند که زیبایی را بشناسی !
به هر حال کسانی که از شر دنیایی یکنواخت به شطرنج پناه آورده اند می توانند با ابداعاتی بی نظیر در این صفحه ی 64 خانه ای خود را صاحب اثر کنند و بگویند من هستم!اما با اقتدار می توانم بگویم کسی که وارد دنیای شطرنج شد از دنیای مردگان بیرون آمده و محیط خوفناک بیرون انتظارش را نمی کشد،طبق اصل شطرنجبازان بهترین مدیرانند!!(خودمونو تحویل بگیریم)
و در آخر بی صبرانه منتظر تبدیل شدن شطرنج به یک ورزش آرامش دهنده هستم زیرا ذات شطرنج سرشار از منطق و شعور و صداقت است و هر کجا صداقت باشد حتما باید آرامش باشد!
با تشکر از آقای مهدی سرستیان که ذهنم را به چالش واداشت و مرا به نگاهی عمیق تر به شطرنج حرفه ای واداشت!
مقاله ی اصلی:
با سلامی دوباره خدمت تمامی علاقه مندان شطرنج...قسمت سوم مقاله مسیر اصلی باز هم با نام شطرنج فلسفی تقدیم می گردد که امیدوارم با خواندن قسمت اول و دوم آن مورد توجه عزیزان واقع گردد
مسیر اصلی (شطرنج فلسفی) قسمت سوم
شناسنامه :
نام کامل : مثلث خوداتکایی دنیای شطرنج فلسفی یک شطرنج باز.
نام پدر: شطرنج باز.
شماره شناسنامه : روحیه/خودباوری/قدرت برتر.
صادره از : درون باورها.
ضلع اول : شطرنج زیباترین رشته ورزشی است.
ضلع دوم : در هرموقعیتی...دنیای شطرنجی مخصوص به خودم را خواهم داشت.
انسان ها آیین های جادویی را به جا می آورند نه به خاطر آن که نتایج آن را ببینند بلکه بیشتر به علت آنکه به آنها ایمان دارند...
ضلع اول مثلث جادویی ما جادویی ترین ضلع هنر فلسفی آن است یعنی اگر با باوری قوی ! این آیین را درست انجام دهیم...وظایفمان را در قبال خود انجام داده ایم ! بخش عظیمی از لذت زیبایی های شطرنج در دست حقوق بگیران رسمی فیده ! اساتید بزرگوار بزرگ ! و مدرسان درجه اول این رشته ورزشی در دنیاست...! بله آنها هستند که اگر در مسابقه ای شرکت کنند منت گذاشته اند! آنها هستند که اگر روزی برای تفریح در مدرسه شطرنجی حاظر شوند مایه افتخار است که می توانند تا آنجا که می شود از این مایه مباهات ! به همسرشان و دیگر همراهانشان تعارف نمایند...! عده ای از لذایذ مادی قابل توجه آن بهره میبرند...عده ای از اعتبار مقام ها و پست های گوناگون آن...و عده ای نیز از امتیاز آشنایی با صاحبان منافع و...میبینید ؟!شما کجای کارید ؟! آیا این گلد کوئیست هرمی ورزشی ! ملزم به باخت دهک های پایینی اش است ؟! جواب : خیر مطلق است !!!
در این جا یک نظریه را مطرح می کنیم:
تمرکز قدرت در عمل می تواند (دقت کنید ! در عمل !) به تنزل وضع قوای توده جمعیت بینجامد...
دهک های متوسط یک جامعه شطرنجی اعم از :
استادان بزرگ قدیمی! استادان بزرگ ضعیف! اساتید فیده AM…FM ها و تمامی امواج های رادیویی! دیگر که درک زیبایی شطرنج توسط خود را بیشتر از بسیاری از شطرنج بازان به اصطلاح عام جامعه و کمتر از عوامل پرقدرت شطرنجی دنیا می دانند باید همان عملکردی را در استفاده از زیبایی های شطرنج بکار ببرند که دهک های پایین تر و شطرنج بازان به اصطلاح عام جامعه بدان نیاز دارند...!چرا که نقطه مشترک هر دو خواستی بالاتر و درکی بهتر است ...پس عملکرد یکی است...
وقتی شما به صورت عادی قادر به تعغییر یک سیستم جاافتاده و پخته در سطوح بالاتر رشته ای که در آن قرار دارید...نیستید میتوانید به تعغییر خود دست بزنید...
به عنوان مثال دایره ای را در نظر بگیرید که دائما و به صورت یکنواخت می چرخد و دوازده حلقه در مکان های مختلف آن قرار گرفته اند که ناگزیر به چرخش کلی دایره آنها نیز به واسطه کوچکی و ضعف سیر چرخش یکنواخت را طی می کند...1-2-3-4-5-6-7-8-9- 10-11-12
اگر در نظر بگیریم که اعداد تک رقمی حامی چرخش دایره به همان روش سنتی و همیشگی هستند و دو رقمی ها مخالف ...می توانیم به معنی جدیدی از مخالفت برسیم.
مخالفت اقلیت مدرن در مقابل اکثریت سنتی به اضافه مخالفت اقلیت با ارزش بالا با اکثریت با ارزش خرد...
اما بدون در نظر گرفتن ارزش اعداد گوی ها... از لحاظ کمی تعداد مخالفین در اقلیت هستند و در عین حال گوی ها به علت نوع قرار گرفتنشان قادر به نگهداشتن دایره اعظم نیستند...بنابرین طبق نظریه ما آنها می توانند با تعغییر خود/ سیستم چرخش یکنواخت دایره پر قدرت را نیز دگرگون سازند...
گوی های سه رقمی در حالی که به دور دایره می چرخند خود را نیز به چرخش در می آورند و به صورت دورانی یا به هر نوع که می توانند به خود لنگر بیاندازند ! از آنجا که دایره بزرگ از تشکیل تمام این گوی ها دایره بزرگ نامیده می شود نمی تواند از این گوی ها چشم بپوشد (که در آن صورت هم باز تغییر در سیستم ایجاد می شود!!!)
اما نکته حائز اهمیت اینجاست که آیا اکنون چرخش دایره بزرگ (وضعیت کنونی سیستم) همان چرخش (وضعیت)چند لحظه قبل است؟!
بانگاهی دقیق تر به مطالب گفته شده شما راه های متعددی جهت بهره بری بشتر از زیبایی های شطرنج را در پیش روی خود خواهید دید...
1- تغییر در وضعیت دید خود نسبت به زیبایی های شطرنج برابر است با تغییر در زیبایی های شطرنج برای من که مساوی است با زیبایی های جدید و دیگر...
2- تغییر در وضعیت جایگاه فیزیکی /مرتبه ای خود یعنی تغییر در اسم قرار گرفته در لیست بهره وران زیبایی های شطرنج و...
حال که توانستید در سیستم تغییراتی ایجاد کنید و این معضل تبدیل به یک راه حل مناسب شد ...می توانید دنیاهای مخصوص به خود را در عرصه شطرنج داشته باشید ...
به عنوان مثال:
دنیای شطرنجی من شکل گرفته از عناصری چون :
ارتباط با افراد جدید ...کسب اعتبار برای شغل غیر شطرنجی ام...
دنیای جدید دوستم یا به عبارت بهتر یکی از دنیاهای دوستم تشکیل شده از مقام آوردن در مسابقات عادی باشگاهی شهرش و مسابقه دو نفره بین یکی از افرادی که زیاد از لحاظ اخلاقی از وی خوشش نمی آید!!! (تخلیه روحی غیر شطرنجی از راه های شطرنجی)
و میلیون ها دنیای جدید و مخصوص به خود ...به اندازه حرکات بیشمار و جذاب شطرنجی...
نگران نباشید کم کم به موضاعات صرفا شطرنجی هم خواهیم رسید...
ضلع سوم::
لذت زیبایی های شطرنج مهمترین اهرم های حرکت دهنده ترمیم وضعیت های سخت زندگیم است...
برای درک بهتر ضلع سوم ناگزیر از طرح مثال برای گرفتن نتیجه مفهومی بهتر هستیم:
مثال A:
یک روز را در نظر بگیرید که باخواب کافی و تغذیه مناسب و آرامش روحی مطلوب در یک مسابقه هفتگی معمولی شرکت می کنید و:
1-بااشتباهات فراوان بعد از باخت های متعدد انصراف می دهید...
2- با بازی های درخشان در بین سه رتبه برتر قرار می گیرید...
مثال B:
یک روز را در نظر بگیرید که با خواب ناکافی! و تغذیه نا مناسب و دغدغه های متعدد فکری در یک مسابقه معمولی شرکت می کنید و :
1-با اشتباهات فراوان بعد از باخت های پی در پی انصراف می دهید...
2-با آنکه به نظر خودتان خوب بازی کرده اید مقامی نمی آورید و رده های پایینی جدول در انتظار شماست...
با نگاهی کلی اما درست به هردو مثال A/B و اشتراک معکوس ! شاخه های 2 این نکته در ذهن می درخشد که:
عوامل خارجی و محیط پیرامون ما نقش بسیار مهم و سرنوشت سازی را در نوع بازی و نتایج آن ایفا می کنند...
چراکه اگر در مثال نخست در زیر مجموعه هایش پیروزی های درخشان و شکست های پی در پی در کنار هم قرار گرفته اند (باوجود نکات مثبت محیط) اما در مثال دوم (با توجه به نکات منفی محیط) هیچ شانسی را به عنوان زیر مجموعه مطلوب در نظر نداریم...
بنابرین اگر استثناهای خاص را در نظر نگیریم :
تاثیرات محیطی مثبت بیرون بر روی بازی شطرنجی امان می تواند هم نتیجه مثبت و خوب ...و هم نتیجه ضعیف و بد را برای ما به ارمغان بیاورد اما تاثیرات منفی محیط بیرون به احتمال زیاد ! عمدتا تاثیرات منفی زیادی را بر روی بازی شطرنجی امان تحمیل می کند و یا حداقل بار منفی ...بار مثبتی را در اینجا به ما هدیه نمی دهد!
ادامه مثال A زیر مجموعه 2 :
شما پس از آوردن مقام با خوشحالی و نیرویی مضاعف و همچنین گرفتن جایزه ای هرچند ناچیزبه سمت خانه میروید و با خوشرویی و تدبیر با مشکلات احتمالی آتی برخورد می کنید...
ادامه مثال B هردوزیر مجموعه :
شما پس از تاثیرات منفی انجام بازی های ضعیفتان و یا خوب و بی نتیجه اتان ! خود را آماده رویارویی با مرداب دوباره مشکلات و بازگشت اضطرابات می کنید...
همانطور که در بررسی قسمت اول مثال های A/B تاثیر عوامل بیرونی دنیای شطرنج بسیار ملموس و تقریبا حتمی نتیجه گیری شد ...در بررسی قسمت دوم مثال های فوق می بینیم که تاثیر دنیای شطرنجی امان بر محیط بیرونی زندگی امان به مراتب چقدر بیشتر و مقتدرانه تر عمل می کند!
یعنی:
اگرچه در برابر محیط موفق بیرونی دو عامل موفقیت و عدم موفقیت در محیط شطرنجی وجود داشت اما در مقابل محیط غیر موفق شطرنجی معمولا فقط ! محیط های ناموفق در بیرون انتظارمان را می کشند...
دلیل چیست ؟!
اگر موارد بالا را در مورد تمامی موارد شگست ها و پیروزی ها در زندگی بشر بسط دهیم روانشناسان دلایل متعددی را در بیان چرایی موضوع بیان کرده اند اما در مورد شطرنج اگر چه کلیات نظریات روانشناس ها و کارشناسان مورد قبول است(نسبی) اما جزئیات بسیار متفاوتند.
رشته ورزشی زیبای شطرنج را از دیدگاهی می توانیم (پرجزئترین!) رشته ورزشی نامید (اگر چه از لحاظ معنایی کلمه (پرجزئترین)شاید مفهوم مناسب را نرساند اما به علت درک راحت تر موضوع از همین کلمه استفاده شده)
در بازی شطرنج همه حرکات از لحظه بیدار شدن شما از خواب روزی که در آن بازی دارید (و چه بسا با نگاهی فلسفی تر از بدو تولدتان!) تا خوابیدن روزهای بعد از آن ! به صورت جزئ به جزئ می تواند تاثیرات مستقیم و غیر مستقیمی در بازی اصلی در پی داشته باشند و همانطور به صورت معکوس هم از همان لحظه که حرکت اول را انجام می دهید و ساعت می زنید تا لحظه آخر که با حریفتان دست می دهید به صورت مورد به مورد می تواند در بازی فرعی (بیدار شدن از خواب روزی که بازی دارید تا...)تاثیثرات مستقیم و غیر مستقیمی را به جای بگذارد...
داستان کوتاه !:
{{{آقای X با صدای ساعت از خواب برمی خیزد ساعت 11 صبح است و امروز روز تعطیل او.
خو.اب بسیار مطلوبی داشته و همسر فرزندانش نیز حداقل تا شب از مسافرت دو روزه ای که رفته بودند بر نمی گردند...آرامش خوبی درخانه حکمفرماست. یک صبحانه عالی در دیر وقت خورده می شود.
آقای X شروع میکند به مطالعه کتاب مورد علاقه اش (صدسال تنهایی)آن هم چاپ اول 1352! زمان به سرعت سپری می شود و نهار و باز مطالعه ...کمی هم دیدن ماهواره و کانال های مورد علاقه...کم کم داشت آماده می شد ...بهترین حالت ممکن (نسبی!) برای شرکت در یک مسابقه برای او فراهم شده بود...به آژانس زنگ می زند و پس از سفارش اتوموبیل شروع می کند به پوشیدن لباس و...
قوطی واکس مایع را از جاکفشی بیرون می آورد و در حالای که به ساعتش نگاه می کند قوطی را به روی کفش برمی گرداند...ناگهان کمی از واکس مایع بر روی موکت می ریزد.خیلی ناراحت کننده است اما صدای بوق ممتد اتوموبیل آژانس فرصتی برای تمیز کردن نمی گذارد از طرفی هم خانواده تا شب می آیند و اگر زودتر از او برسند خیلی بد می شود...سوار ماشین که می شود مقصد را اعلام می کند سپس رو به راننده می گوید:
- آقا شما چر اینقدر بوق می زدید...هر چقدر می ایستادید کرایه اش را حساب می کردم...!(شاید اگر واکس نمیریخت او هم نیازی به شکایت و تخلیه روحی موقت نداشت!)
- من برده شما نیستم که همه چیز را با پول بخرید...آفتاب داغیه شما کارهایتان را کامل انجام دهید بعد زنگ بزنید ما بیایم!...
برخورد ها بسیار غیر منتظره است اما رخ داده بود...
************
مسابقه به روش سوئیسی برگزار می شود...حریف دور اول حریف نسبتا آسانی است!...
1.e4
.e5
2.Nf3
.Nf6
…
پوزوسیون تقریبا متعادل است البته دوست ما یک کم هم برتر دارد و یا به عبارت بهتر دارای برتری جزئی است...از لحاظ زمانی هم وضعیت برای او بد نیست اما در همین حال کوهی از افکار به ذهنش حمله ور می شوند...
واکس ریخته شده...جواب نامربوط راننده...نوع برخوردهای گوناگون دوستانش در اول مسابقه...هر چقدر سعی
می کند تا افکارش را متمرکز بازی کند فایده ندارد...کار از کار گذشته!
دستش به پیاده خورده درصورتی که اسب جناح شاهش درحرکت بعدی رانش پیاده توسط حریفش ازدست می رود!
چه کار باید کرد...؟ آن هم در دور اول و یک حریف مناسب...! حرکت غیر ورزشی هم در شخصیتش جایی ندارد که مثلا بگوید دست نزدم...
آقای X در پایان دور پنجم با 3 باخت انصراف داد...!
ساعت حدود 8 بعدازظهر است بعد از مدت ها یک سیگار...احساس خوبی پیدا می کند! با ناراحتی کلی به سمت خانه می رود...همه آمده اند
...حدود ساعت 30/23 است که همسرش به واکس ریخته شده خرده گرفته...! دوست ما هم که قرق در واریانت ها و بازی های اشتباهش است ناگهان با صداهای پی در پی و بلند همسرش از کوره در می رود و با الفاظ ناخوشایندی خانه را در سکوت فرو می برد...دوست ما امشب شام نمی خورد...!}}}
در یک بررسی کوتاه در داستان فوق در می یابیم که 3 بخش اصلی اتفاقات تاثیرات گریز ناپذیری را در هم ایجاد کردند:
بخش اول قبل از آغاز بازی اصلی...تمامی فرایندها و پیش آمدها...
بخش دوم پروژه اصلی یا همان انجام بازی های مختلف شطرنج ...
بخش سوم فرآیندها و اتفاقات بعد از بازی اصلی...
همانطور که می بینیم بازی شخصیت داستان ما از صبح روز مسابقه و چه بسا قبل تر از آن! آغاز شده بود و چه بسا تا روزهای پس از آن ادامه داشته باشد یعنی همان 3 بخش بالا...
عوامل باخت در پروژه اصلی را می توان به چند بخش تقسیم نمود :
عوامل و جریان های باخت آقای ایکس در پروژه اصلی
برخوردنادرست راننده آژانس/ریختن واکس/برخوردهای مختلف دوستان/عدم تمرکز کافی/ضعف شخصی بازی/برخورد همسر/هوشیاری حریف/واکس ریخته نشده در خانه حریفان!!!
سه مورد از موارد دایره آبی یعنی ریختن واکس و راننده آژانس و برخورد چند تن از دوستان لطمات کوتاه مدت و شاید بلندمدتی را در روحیه آقای ایکس وارد کردند و یا به عبارت بهتر تاثیرات خوب خواب و خوراک و آرامش وی را تا حدودی خنثی و یا شاید تخریب نمودند....اما موارد عدم تمرکز و ضعف بازی نکاتی هستند که شاید با تقویت آنها بتوان از تاثیرات سه مورد اول دایره آبی و دیگر موارد این چنینی کاست چرا که سه مورد گفته شده شاید کمتر قابل کنترل باشند اما گزینه های عدم تمرکز و ضعف بازی را می توان شخصا کنترل و تقویت نمود اما شاید از مورد (برخورد همسر...) متعجب شده باشید چرا که در بعد از بازی های اقای ایکس اتفاق افتاده ...اما آیا تجزیه تحلیل های گوناگون آقای ایکس که بیشتر شبیه به پیشگویی های نستراداموس بود به خصوص در رابطه با رفتارهای احتمالی همسرش در مورد واکس ریخته شده نمی تواند در برهم زدن تمرکز وی در بازی ها نقش داشته باشد؟! و مورد (هوشیاری حریفان...) یکی از نقاط ضعف احتمالی ما خواهد بود اگر به همراه چاشنی ها و موارد ی از قبیل دایره های فوق باشد...
اما نتیجه مهمتری که از داستان آقای ایکس به آن می رسیم این است : همانطور که عوامل قبل از بازی و گهگاه بعد از بازی ! توانست برروی بازی اصلی تاثیر بگذارد بازی نیز توانست و می تواند تاثیراتی را بر عوامل قبل ! و بعد از خود تحمیل کند...
اگر بازی و مسابقه ای در جریان نبود شاید خواب کافی و...نیاز مبرمی نبود و ...
اگر بازی ومسابقه ای درجریان نبود دغدغه برهم خوردن تمرکزآقای ایکس به علت ریختن واکس و..بسیار کمتر نمود پیدا می کرد...
اگر بازی ای نبود شاید فریاد آقای ایکس نسبت به همسرش اتفاق نمی افتاد...
و اگر روند بازی ها آنطور که اتفاق افتاد ...روی نمی داد به احتمال زیاد آقای ایکس ما شام می خورد و سیگار هم نمی کشید...
و بسیاری از این اگرها...اما نکته اصلی اینجاست !
8 = 6 + 2
اگر 2 را تغییر دهیم شاید 6 تغییر اجباری نکند اما حتما 8 تغییر خواهد کرد!
10 (8) =6 + 4 (2)
پس ما میتوانیم با تغییر تاثیرات موارد مخرب در بازی های پیش رویمان حاصل بازخورد هرگونه نتیجه به دست آمده از بازی را در زندگی امان تغییر دهیم !
مانند این است که هر کس در شطرنج ببازد ! یک امتیاز می گیرد ! و هرکس بیشتر ببازد مقام به دست می آورد ! آیا شما در صورت باخت باز هم بر سر همسرتان داد می زنید؟!؟!؟!
لذت شطرنج بسیار فراتر از نتیجه به دست آمده آن است...
تحقق یک رویا و تخیل بدون هزینه های میلیون دلاری فیلم های هالیوودی ...در یک صحنه کوچک سیاه و سفید بسیار لذیذتر ! و مقتدرانه تر برای ما خواهد بود...درست است که نتیجه پایانی یک فیلم سینمایی بسیار برای بیننده اهمیت دارد اما آیا اگر بیش از 80 درصد فیلم قبل از صحنه های پایانی فوق العاده زیبا و دلنشین باشد ما اجازه داریم به خاطر پایان بدش (آن هم بنا بر سلیقه امان) به کل فیلم بگوییم فیلم درجه x ؟مجبورم این داستان تکراری را اینجا تکرار کنم...
لحظه ای را در نظر بگیرید که یک ترکیب درخشان را با تمام وجود لمس کرده اید...در بعضی موارد آنقدر زیبا به نظر می رسد حتی حاظر نیستید حرکات پایانی و فاش شدن اشتباه بودن ترکیب ! را برری کرده و ببینید چرا که ظالمانه به نظر می رسد ! ناخود آگاه صداهایی از شما بروز می کند ...آه...سرفه...ه...ی... جا به جایی های بی مورد و پی در پی برروی صندلی...نگاه های مکرر و نامرتب به چشمان حریفتان که گهگاه از بدشانسی شما با نگاه های او هم گره می خورد...صاف کردن گوشه صفحه...نگاه کردن به اطراف...کشیدن دست بر دور دهان و لب ها...مرتب کردن یخه...خمیازه بی مورد و زورکی ! و ده ها عکس العمل ارادی و غیر ارادی دیگر همه و همه حکایت از نشعه گی غیر قابل وصفی است که هیچ کراک و هروئینی نمی تواند آن را به شما هدیه دهد جز شطرنج ! و وای به روزی که ترکیب درست باشد و فریتز هم در خانه به سوی شما 10 لو خوشگله پرتاب می کند ! آن روز بهترین روز شماست !نه تنها شما بلکه بهترین روز همسر شما....برادرتان...فرزندانتان و همکاران فردایتان !...حتی گدای سر کوچه ! نیز از این همه بهترین ها بی نصیب نخواهد بود...
بله ! این است جادوی تاثیر شطرنج فلسفی ...
نیازی به تخریب این زیبایی ها نداریم اما معکوس داستان بالا چه ؟!بله آنها را باید تغییر دهیم...
اثرات یک دست به مهره اشتباه ...ادعای تساوی غلط...پیشنهاد تساوی غیر عقلانی و زدن ترکیب های فوق العاده نادرست همانقدر زیانبارند که تاثیرات مثال قبلی سازنده ...پس راه حل ها را مرور کنیم...
آیا من از کاسپاروف ! هم قوی ترم ؟!
آیا به اندازه فیشر مطالعه و اطلاعات و آگاهی های لازم را داشته ام ؟!
آیا به اندازه آلخین آرامش قبل و بعد از بازی را دارم؟!
آیا بازی پیش رویم به مهمی بازی های فینال قهرمانی جهان است ؟!
آیا دیگر نمی توانم شطرنج بازی کنیم ؟!
آیا باخت من در همه روزنامه های فردا صبح با تیتر درشت منعکس می شود ؟!
آیا در بدترین حالت اگر هفت دور پی در پی ببازم تا آخر عمر مرا مسخره می کنند ؟!
آیا همه فقط به باخت های من فکر می کنند ؟!
آیا دوست هایم را از دست می دهم ؟!
آیا ...؟!
تمام این سوال های رنگارنگ بالا می توانند و باید پس از هر باخت مطرح و با پاسخ زیبای خیر ! روبه رو شوند...
این خیرمی تواندآب سردی باشد برروی آتش بسیارمخوف اشتباه و باخت (البته از دید مجازی نتیجه پرستی مخوف)
هیچ چیز در فضای خارج از این صفحه 64 خانه ای تغییر نکرده ! حتی اگر همه را آنروز باخته باشید...به جای آنکه مداوم از صحنه بعدی فیلم ترسناک بترسید و اضطراب داشته باشید تلویزیون را خاموش کنید...آیا فضای بیرون را تغییر کرده ؟! خیر؟!...حتی اگر پرسپولیس شما 80 بر هیچ هم به پاختاکور ببازد مبل شما سر جایش است ؟!...
البته زیاد هم خوشحال نشوید شما تازه خنثی شده اید اما ما می خواهیم از باخت های پی در پی شما ! جایزه مقام اول را کسب کنیم !
همیشه اوضاع بدتر را در نظر بگیرید...
(خوب شد با وزیر بازی نکردم و گرنه خیلی ضایع می شد!)
اگر با وزیر بازی کرده بودید !
(خوب شد لا اقل زود واگذار کردم...!)
اگر با وزیر بازی کردید و زود هم واگذار نکردید !
(خوب شد باز این هفته اوت شدم اما هفته بعد از لحاظ 1-...2-...3-... خیلی مهمتره ! )
بله اشتباه نکنید ! این حالتی که دارید همان نشعگی بعد از ترکیب درست و زیباست ! با اینکه آنرا نزدید ...با اینکه بازی ها را باختید...!
آکواریوم دنیای شطرنجی
1- هر قانونی را می توان تغییر داد !
2- هر قانونی را می توان رعایت نکرد !
3- شطرنج مهمترین و کم اهمیت ترین مورد زندگیم است !
4- من از کاسپاروف هم قوی ترم !
5- با توجه به سختی های زندگی ام و میزان مطالعاتم و بازی ها ...من ضعیف ترین بازیکن مسابقات بودم ...بنابراین حتی آخر شدن هم برای من مثل کسب مقام است چون حفظ اراده و روحیه باخت را در این شرایط سخت زندگی ام و شرایط متفاوتم با دیگر حریفان... برای من قابل تحسین و مستحق مقام اول است ...به عبارت بهتر همین من هستم که همیشه با منم نه حریفان من...
و ...
دنیای مردگان...دنیای زندگان...
البته برداشت ها از هر موقعیت بسته به زمان پیش آمد موضوع دارد و برداشت هر زمان و یا مکان و یا موقعیت میتواند با چرخش مویی/ به کلی دگرگون شود...موضوع تفاوت و تعارض میان شطرنج بازان از لحاظ استنتاج حاشیه های شطرنج ...به مقدار فراوان ...مربوط به صورت یا شکل شطرنج است شکل نه به معنای قالب پیش ساخته ای که محتوا و حوادث مختلف را از قبل در آن بریزند ...بلکه به معنی عنصر تاثیرگزاری مربوط به محتوا که جنبه ساختاری و در عین حال استراتژیک دارد...یعنی اگر چه ما در اینجا طرح های روشنی را برای عبور از دنیاهای تاریک و کسب تجربه لذت های واقعی مطرح می کنیم اما همه این ها به آن بستگی دارد که زا ویه دید شما چگونه تنظیم و محیط بینشی شما از چه ساختاری تعریف شده باشد که بتنوانیم مقصود اصلی را منتقل کنیم...در شطرنج ما هویت شخصی را احراز می کنیم که نیست ...بازی هاییی را به نمایش می گذاریم که با وجود میلیون ها بازی انجام شده قبلا نبودند...آیا این به آن معنا نیست که ما با احراز شخصیت و هویت فرد و بازی از قبل وجود نداشته ای به دنبال آن هستیم که دیگر وجود نداشته باشیم ؟!ابن مسئله را وقتی بهتر درک می کنید که روزهایی را به یاد بیاورید که برای فرار از لحظات مشمئز کننده اش به شطرنج پناه بردید و با خلق یک هویت جدید به عنوان شطرنج باز و بازی های نو و بدیع از نظر خودتان زمان به شدت سپری شد و شما دیگر نبودید !...درست است که ما در هنگام بازی... مای واقعی را می گویم مرده ایم اما زندگی به خصوص بدی هایش در اطراف ما در حال جریان هست همانطور که مای نگران و پر استرس زندگی در میان خلق بازی های شطرنج میمیرد زندگی برای زندگان ادامه دارد و چه می شود ما بتوانیم در لحظات سخت و پر استرس زندگی جدیدمان یعنی دنیای شطرنج هم به این موضوع به صورت معکوس تامل کرده و عکس العمل نشان بدهیم تا راحت تر باشیم... یعنی در لحظات به اصطلاح سخت و پر استرس شطرنج و دنیای جدیدمان هویت و زندگی جدیدی را در محیط پیرامونمان احراز کنیم تا باز هم آن مای قرق در دنیای شطرنج وجود نداشته باشد...البته ما مجبوریم بیشتر وقت هخا تنها سفر کنیم بدین معنا که ما خودمان باید نوع احراز ها را مشخ کرده و تشخیص دهیم که الان وقت چه نوع مردن و زنده شدنی است !...
یک هشدار پیچیده اما مهم!
پاره ای از ما شاید بین درونمایه زندگی امروز و درونمایه زندگی شطرنجی امان شباهت و قرابت هایی بیابیم...اما نکته مهم مرزبندی مشخص این دو دنیا با وجود تمامی تداخل های آنهاست !از لحاظ ما شخصیت انسان پر استرس آماده فرار سعی دارد با تعویض شخصیت خود و دست یافتن به شخصیتی ثانوی که مورد قبول و تایید قوانین دنیای جدید (دنیای شطرنج فلسفی ) است به هویتی جدید و تازه دست یابد در حالی که شطرنج باز پر استرس دچار باخت شده قرق دنیای شطرنجی آماده فرار دچار نوعی بحران سرگشتگی است (به علت ادامه مردن ها زنده شدن ها) که ریشه های عمیق و آشکاری در دو پاره بودن مکتبی فلسفی ذهن انسان دارد...لذا در مرداب این بحران باید به دنبال یافتن رابطه های درونی این دو دنیا باشیم نه رابطه خود با دنیایی که در آن زندگی می کنیم به عبارت بهتر برای مقابله با سردر گمی بین رفت و آمد این دو دنیا ما باید آسانسورهایی به نام بالابینی در مواقع حساس استفاده کنیم تا هر وقت که مناسب بود در دنیای خودمان به جدال با استرس های دنیای شطرنجی امان بپردازیم و هر وقت هم که مناسب بود در دنیای فلسفی شطرنجی امان با عوامل استرس و آشوب های زندگی روزمره امان...به طور کلی ما باید مسلح به سلاح بالابینی باشیم که در همه موارد بتوانیم خود و شرایط پیرامونمان را از بالا و به طور کلی بررسی و آنالیز کنیم...
دیدگاه
دیدگاه ما در برخورد با دنیای شطرنج فلسفی و عناصر ساختاری آن که در مدل های گوناگون مطالب قبلی گنجاندیم در بنیاد نگرشی معناگراست (اگر چه در بعضی موارد نیز شکل گراست!) به دیگر سخن ما بیشتر (مای ایده آل ! مای راوی ) به ویژگی های محتوایی و چگونگی پیوندهای معناییشان با یکدیگر در دنیای شطرنج فلسفی (اعم از شطرنج و شطرنج باز)را مورد رسد قرار داده و می دهیم...از همین روست که ما به تاویل و تفسیر رویدادها در قبل و هنگام و بعد از صفحه شصت و چهار خانه ای توجه داریم تا صرفا رویدادهای روباتیک و خشک بازی اصلی ...
شطرنج یک زبان افکاری...
شطرنج در دنیای فلسفی نوعی زبان افکاری است که در میان زبان های مختلف افکاری ! بسیار کلامی تر است !کلام نه صرفا صداهایی به عنوان تکرار یک سری حروف بلکه به عنوان نماد جلوه زبان...بر همین اصل کاربرد عملی اصطلاحات زبان شناختی همچون کنش و واکنش و... بر ساز و کار دنیای فلسفی شطرنج تاثیرات مهمی دارد که حداقل برای ارتباط اجزایی این زبان لازم است که اگر این زبان افکاری را جدی بگیریم ! کاربرد شان هم مورد سوال قرار نمیگیرد...
احساس جای خالی دنیای شطرنجی
کمبود مطالعات انتقادی بیطرفانه درباره حواشی و زیبایی های شطرنج فرعی (خارج از قاعده صفحه) تا حدی حاکی از این است که در مطالعات شطرنجی به طور کلی از مفوله نقد کلی همراه با شفافیت اجزا غفلت شده(اکر نقدها یا صرفا به بازی مستقیم و یا در حیطه محدوده جغرافیایی صاحبان نقد بوده و هستند ) چرا که درچند دهه اخیر دیدگاه های شطرنجی دچار تحولی بنیادی شده و اولویت به آنچه فرضیه ها و نظریات نجات از دلزدگی و اخیرا نوآوری می نامند داده شده است... گو اینکه در بی توجهی به شطرنج مستند! و زیبایی های فلسفی آن نوعی غرض ورزی های کورکورانه نیز به چشم میخورد...مسبب این نوع غرض ورزی ها ادعاهایی است که گاهی درباره لذات شطرنج و نگاه های فلسفی به آن که نه توسط اهالی فن آن بلکه به وسیله مخالفان و به قصد بی اعتبار کردن این نوع شطرنج عاتشقانه مطرح می شود...نگاههایی صرفا مادی و نتیجه گرا که شطرنج را نه یک رشته ورزشی آرامش بخش و مفید بلکه یک صندوق نتیجه گیری وتولید استرس در صورت عدم پیروزی تصور می کند و می خواهد !... در این بین جای خالی دنیای فلسفی شطرنج و شناخت بیشتر آن و معرفی تمامی اجزای آن توسط روانشناسان ...کارشناسان ورزش...جامعه شناسان و...به تمامی عاشقان این رشته بیش از پیش احساس می شود...به امید پر شدن این جای خالی تاثیر گذار..
.شاید ادامه داشته باشد...! با تشکر سرستیان
منبع:سایت شطرنج حرفه ای ایران
- ۹۲/۰۵/۱۲