مصاحبه جام جم با احسان قائم مقامی
نام احسان قائم مقامی در ایام دهه فجر امسال، بسیار بیشتر از مجموع 18 سال فعالیتش در این رشته دیده و شنیده شد! ایده بازی با کارپف که شما را کانون توجهات بسیاری قرار داد چگونه شکل گرفت؟
ایده این کار از خود من بود. باتوجه به اینکه در کشور ما روی عملکرد ورزشکاران هیچ کار کارشناسی و نهایتا هدایتی حرفهای صورت نمیگیرد، از پاییز سال جاری تصمیم گرفتم رفتارها و عملکرد حرفهای خودم را شخصا مورد آنالیز قرار دهم ونقاط قوت و ضعفم طی 4تا 5سال اخیر را شناسایی کنم.
چه شد که احساس کردید نیازمند انجام چنین کاری هستید؟
خب، من طی 5 سال اخیر همواره در سطح اول شطرنج دنیا بازی کردهام ولی روال پیشرفت قابل قبولی حداقل برای خودم نداشتهام .چرا که از زمان رسیدن به سطح برترینهای دنیا، دیگر در شیب تند پیشرفت قرار ندارم و حرکت آرامی را در پیش گرفتهام. طی این بررسیها متوجه شدم نظام مسابقاتی که من برای خودم در نظر گرفتهام به هیچوجه دقیق و کنترل شده نبوده ومن در تورنمنتهایی شرکت کرده بودم که بازده کافی برایم نداشت در حالی که در سالهای اخیر همواره بین ردههای 67 تا 120 قرار داشتهام و قاعدتا باید تنها در رقابتهای طراز اول حاضر میشدم در حالی که چنین چیزی صورت نپذیرفته بود.
و مربیانتان هم برای جلوگیری از هرز رفتن انرژی شما، هیچ راهنمایی در این مورد به شما ارائه ندادند؟
کدام مربی؟ من 8 سال تمام است که میگویم به یک مربی شخصی نیاز دارم، اما در این مدت هیچگاه نیازهای آموزشی من پوشش داده نشد.
طی 12 سال اخیر که به عنوان بازیکن شماره یک شطرنج ایران شناخته شدهام بارها خواستهام در سطحی متفاوت دیده شوم ولی متاسفانه این خواسته محقق نشد!
کاسپاروف در اوج درخشش خود 6 مربی را به خدمت گرفته بود چرا که نیاز به حجم وسیعی از اطلاعات دقیق و بهروز برای یک شطرنجباز، نیازی انکار ناشدنی است.
ولی من از 8 سال پیش که استاد بزرگ شدم بارها و بارها و برحسب نیازم درخواست سرویس آموزشی قویتری (تنها یک مربی) را داشتم ولی آن موقع ساز وکار مناسبی برای این کار وجود نداشت و امروز هم وضعیت اینگونه است.
بالاخره به نتیجه قابل قبولی در این زمینه رسیدید؟
بله، فهمیدم که باید خودم در صدد رفع نیازهایم باشم، برای حرکت به سمت جلو برنامهریزی کنم و از جیب خودم هزینه کنم تا بهآنجایی که دوست دارم، برسم! در همین راستا برآن شدم رقیبان مطرحی را که از یک سطح تعریف شده پایینتر نباشند، انتخاب کنم و در مراحل مختلف با آنها به رقابت بپردازم که ایده مسابقه با کارپف نخستین مرحله اینکار بود.
و نتیجهای نیز که مدنظرتان بود در پایان این رقابتها به دست آمد.
بله قطعا.من بخوبی میدانستم با چه کسی بازی میکنم. رقابت با فردی که 16 سال قهرمان مطلق جهان بود و30 سال هم در سطح اول شطرنج دنیا رقابت کرده ودر نوع خود دریایی از تجربه است برای من ارزش ویژهای داشت. شما نمیتوانید تصور کنید من تا چه حد به لحاظ روحی و روانی روی خودم کار کرده بودم و با چه آمادگی ذهنی وارد میدان شده بودم! پیش از بازیها هم در یک کنفرانس مطبوعاتی گفتم که من به قدرت و نام حریف فکر نمیکنم و تنها به نتیجه میاندیشم. فکر میکنم در کنار کسب تجربه در این میدان، بازتاب بینظیر این حرکت در رسانههای ایران و جهان را نیزباید به فال نیک بگیریم. به عقیده من تاثیرات بسیار مثبت این بازیها و مسابقاتی از این دست، بزودی در شطرنج ایران آشکار خواهد شد و از این پس شاهد حرکتهای موفقیتآمیزی در این رشته پرطرفدار خواهیم بود.
گویا میخواهید به تیم وردربرمن آلمان بپیوندید؟
با توجه به اینکه بوندسلیگا یکی از قویترین لیگهای دنیاست تصمیم گرفتم سال جاری با پیوستن به تیم وردربرمن که دومین تیم قدر آلمان و جزو 5تیم برتر دنیاست کارم را دنبال کنم واین کار تقریبا قطعی شده است اما گذشته از این، من در لیگهای فرانسه، اسپانیا، صربستان، بلژیک، کرواسی و روسیه نیز حضور دارم و سالهاست برای یکی از تیمهای عربی هم بازی میکنم. خوشبختانه تقویم اجرایی فدراسیون جهانی شطرنج بهگونهای است که شطرنجبازان میتوانند در هر کشور یک تیم را انتخاب کرده ودر آن بازی کنند واز این لحاظ هیچ محدودیتی وجود ندارد.
با این وصف درآمد شما وسایر شطرنجبازان طراز اول سر به آسمان میزند!
واقعیت این است که شطرنج واقعا رشته پولسازی است و اگر بازیکنی در سطح یک بازی کند میتواند درآمد خوبی را عاید خود کند.
اما به یاد داشته باشید شطرنجباز باید زحمت خود را کشیده باشد و بازیکن سطح بالایی باشد تا این شرایط برایش مهیاشود.
گفتگوی ما به پایان رسید ولی به نظر میرسد شما ناگفتهها و گلایههای بسیاری دارید، بدنیست بخشی از آنها را در این قسمت بازگو کنید تا این مصاحبه کاملا عادلانه به انتها برسد...
الان موقعیتی پیش آمده که من میتوانم صحبت کنم و چیزهایی را بگویم که قبلا خیلی ملموس نبود. من حرفهای بسیاری داشتم که کسی نشنید.
نیازهای شطرنجبازان ما هیچگاه دیده نشده و حرفهایشان را کسی گوش نکرده است؛ چرا که فقط پس از هر موفقیت حق دارند صحبت کنند و این اصلا خوب نیست که ارزشهای انسانی اینگونه در حیطه ورزش نادیده گرفته شود.
ما بسیاری از پتانسیلها را در ورزشمان نادیده میگیریم و براحتی از آنها میگذریم. سالهاست که عملکردهای حرفهای من بهعنوان یک استاد بزرگ دیده نمیشود.
قهرمانی من طی 2 سال پیاپی در مسابقات قهرمانی آلمان با وجود 375 بازیکن نخبه، در کشورمان هیچ بازتابی نداشت، همچنین قهرمانی در مسابقات آزاد دبی یا باشگاههای آسیا و گرفتن مجوز برای حضور در جام باشگاههای جهان، همه و همه در سکوت و سردی مطلق به انجام رسید. اینها برای من خیلی مهم است ولی برای دیگران خیر.
من دوست دارم بدانم چرا؟ 18سال است که روزی 8 ساعت از زندگیام را وقف شطرنج کردهام و از این بابت خیلی خوشحالم ولی در تمام این سالها بسیاری از موفقیتها و پیشرفتهای من دیده نشد و این فقط جای تاسف دارد و بس... .
زهره زیدیفرد
- ۹۲/۰۵/۱۲