شطرنج مهر هفتم
یکصد و چهل و چهار هزار دلار برای
مهرهای های اینگمار برگمان !!
در عصر شیوع طاعون یا مرگ سیاه در اروپا که مردم فوج فوج قربانی می شدند، یک شوالیه به نام "آنتونیوس بلاک" که با ملالت از جنگ های صلیبی بازگشته است با مرگ که چهره ای سپید در لباسی سیاه دارد و به دنبال او آمده است رو در رو می شود.
آنتونیوس برای به تعویق انداختن اجلش و همچنین برخورداری از فرصتی هر چند کوتاه برای نشان دادن نمونه هایی از خوبی انسانها به مرگ، به او پیشنهاد بازی شطرنج می دهد ... اما در نهایت حاصل کار عبث است ...
آنچه عنوان شد خلاصه داستان فیلم مهر هفتم ساخته "اینگمار برگمان" کارگردان شهیر سوئدی در سال 1957 است که جولای سال گذشته در سن 89 سالگی دیده از جهان فرو بست.
فیلم مهر هفتم با گذشت شش دهه از عمر خود هنوز طراوت و تازگی خود را برای سینما دوستان از دست نداده است و از جمله فیلمهای کلاسیک و بی بدیل است که یکی از ارزشمندترین فیلم های تاریخ سینما به شمار می رود.
امروز از این فیلم در سال 1957 و به صورت سیاه و سفید به مدت 92 دقیقه و در ژانر درام- فانتزی ساخته شد و در سال 1957 جایزه فستیوال کن فرانسه را به خود اختصاص داد، به عنوان شاهکار سینمایی یاد می شود.
اینگمار برگمان خود در مورد ساخته اش چنین می گوید : "مهر هفتم از معدود فیلم هایی است که واقعاً به آن دلبسته ام ... من در این فیلم به هر دیوانگی ای که تصورش را می کردم دست زدم!"
برگمان مهر هفتم را بر اساس نمایشی به نام "نقاشی روی چوب" طرح ریزی می کند. نمایش نامه ای که او برای کلاس دانشجویان دوره ی لیسانس تئاتر مالمور نوشته بود. بافت تئاتری روایت داستان، کاملاً در سراسر فیلم مشهود است.
این نشانه های تئاتری را می توان هم در پرداخت قوی کلامی درون مایه ی اثر و هم در استفاده از نمادهای تئاتری در ترسیم فضای کلی داستان به عینه دید. شاید واضح ترین و جسورانه ترین استفاده ی برگمان از عناصر نمایشی در مهر هفتم را بتوان فصل افتتاحیه ی فیلم خواند زمانی که شوالیه هنگام سپیده دم با مردی در هیبت یک دلقک، پیکره ای با شنل سیاه و صورتک سفید، مواجه می شود.
شوالیه می پرسد : "تو کیستی !؟"، و مرد ناشناس پاسخ می دهد : "من مرگم ..."
برگمان خود درباره ی این صحنه ی آغازین فیلم و به تصویر کشیدن مرگ در آن هیبت می گوید : "من با کله شقی تمام جرأت کردم کاری کنم که امروز جرأت انجام آن را ندارم."
ارزش این پرداخت استادانه آن گاه دو چندان می شود که بدانیم کل فیلم برداری اثر تنها در سی و شش روز انجام شده است.
برگمان درباره ی درون مایه ی فیلم می گوید "در آن زمان هنوز در مورد ایمان مذهبی شک و تردید زیادی داشتم، دو باور متضادّم را دو شادوش هم قرار دادم و گذاشتم که هر یک به روش خود حقیقت خویش را بیان کند."
در واقع شوالیه و ندیمش چنان که خود او نیز اذعان می کند دو پاره ی ذهنیت برگمان هستند، دو پاره ای که در سراسر فیلم جدال شک و ایمان برگمان را بازتاب می دهند.
مهر هفتم گرچه در فضای طاعون زده ی قرون وسطایی سده ها قبل می گذرد اما کاملاً جلوه ای از دغدغه های انسان معاصر با خود دارد. انسانی که چونان شوالیه ی بازگشته از جنگ های مقدس صلیبی چونان طاعونیان گرداگردش با تنها حقیقت غیرقابل تکذیب زندگی یعنی مرگ در مواجه شده است؛ و تلاشی تلخ و شکننده را برای یافتن حقیقت ایمان و یافتن معنا و ارزش زندگی پیش می برد ... مگر بر پوچیِ از هر سو نمایان زندگی غالب گردد.
بیهوده نیست که مهر هفتم را اولین اثر کاملاً اگزیستانسیالیستی تاریخ سینما خوانده اند. دیالوگ های فیلم بعضاً بسیار عمیق و تکان دهنده اند. اوج این دیالوگ ها را شاید بتوان سخن گفتن شوالیه با خداوند در محراب کلیسا و شرح تألّمات روحیش دانست. شوالیه جایی در همان اثنا می گوید دعا کردن و سخن گفتن با خداوند مانند حرف زدن با کسی است که در تاریکی ایستاده و اصلاً به تو جواب نمی دهد و تو تا پایان نیز نمی توانی ببینی آیا واقعاً کسی در تاریکی بوده یا تو با خلأ سخن می گفتی. این تعابیر شوالیه به گونه ی غیر قابل انکاری یادآور سخنان کیرکگارد فیلسوف اگزیستانسیالیست دانمارکی در "ترس و لرز" است آنجا که می گوید : ایمان آوردن به پریدن درون استخر تاریکی می ماند که تو هرگز نمی توانی به یقین دریابی پر از آب است یا یکسره خالیست.
اما آنچه باعث شد تا دنیای هنر سینما و شطرنج را به هم پیوند دهیم علاوه بر بازی شطرنج که محوریت داستان فیلم را تشکیل می دهد فروش مهره های شطرنجی است که در فیلم به نمایش در آمده است. این حراجی چندی پیش در سوئد برگزار شد.
این گزارش توسط تیم بوکوسکیس از این حراجی چنین نقل شده است :
یک عدد مهره شاه از یک دست مهره های شطرنج فیلم در بین مهره ها وجود ندارد و بقیه مهره ها پس از گذشت شش دهه لب پریده و فرسوده اند. اما همین مهره های فرسوده و لب پریده ستاره یک مزایده ی مربوط به دارایی های به جا مانده از اینگمار برگمان کارگردان فقید فیلم مهر هفتم است.
فیلمساز سوئدی در جولای سال 2009 در سن 89 سالگی در گذشت و این مهره ها به همراه 337 قلم شی دیگر در حراجی بوکوسکیس در سوئد به زیر چکش مزایده رفت و جمعاً رقم افسانه ای 19.9 میلیون کرون معادل 160000 یورو را برای خانواده برگمان به همراه داشت که سهم فروش مهره های شطرنج یک میلیون کرون معادل 90000 یورو بود !!
مبلغ به دست آمده بیشتر از آن چیزی بود که موسسه حراجی باکوسکیس تخمین زده بود. این اشیاء به مدت چهار روز در محل حراجی در معرض دید همگان گذاشته شده بود و وبسایت این حراجی روزی 5000 بازدید کننده را از 119 کشور جهان پذیرا بود.
آری ... در این حراجی که بیش از 9 ساعت به طول انجامید و بسیاری از کلکسیونرها آن را تاریخی ترین حراجی دنیا خواندند یک دست مهره شطرنج به مبلغ 90000 یورو معادل 144000 دلار به فروش رسید ...
از دیگر اجناس موجود در این حراجی می توان به جایزه گلدن گلاب برگمان که برای همین فیلم به وی اعطا شده بود و همچنین میز تحریرش اشاره داشت.
نوشته شده توسط غلامرضا خواجویی
وبلاگ : www.Shatranjian.blogfa.com
ایمیل : Gholamrezakhajoee@yahoo.com
منیع:«آچمز، سایت تخصصی شطرنج ایران»
- ۹۲/۰۴/۲۹