اسطوره و نابغه شطرنج جهان "رابرت جیمز فیشر"
پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۱۸ ب.ظ
ترجمه: مسعود شرافتی
تهیه و تنظیم: کیومرث عشقی
درگذشت اسطوره و نابغه شطرنج جهان بابی فیشر
آخرین هفته عمرش
رابرت جیمز فیشر (2008-1943) یازدهمین قهرمان گوشه نشین شطرنج جهان در 17 ژانویه 2008 در سن 64 سالگی در ریکیاویک ایسلند، جایی که سه ماه آخر عمرش را گذرانده بود، درگذشت. او بدون هیچ مراسمی در یک گورستان مخصوص در جنوب ایسلند به خاک سپرده شد.
فیشر پس از گذراندن 9 ماه اسارت در ژاپن هنگام خروج غیرقانونی از این کشور و در حالیکه آمریکا در تلاش جهت برگرداندن او به کشورش به دلیل فرار از مالیات بود، به ایسلند رفت. او هنگامی آزاد شد که کشور ایسلند، همانجایی که در سال 1972 موفق به شکست دهمین قهرمان جهان یعنی بوریس اسپاسکی شده بود، تابعیت ایسلندی او را پذیرفت و به او پیشنهاد کرد به ایالت "نوردیک" مهاجرت کند. فیشر در آوریل 2005 در ریکیاویک اقامت گزید و یک بار دیگر به علت تبعات دستگیری و آزادی اش در ژاپن، ناپدید شد.
او فقط 2 یا 3 رفیق قابل اعتماد داشت که گاهگاهی او را ملاقات می کردند و همچنین چند فروشگاه و کتابخانه ای که بعضا می شد او را در آنجا دید و چند رستوران که جهت صرف غذا به آنجا می رفت.
فیشر معمولا از صحبت کردن با روزنامه نگاران یا افرادی که به او پیشنهادات تجاری می کردند امتناع می کرد.
پس از چند سال زندگی آرام، فیشر که در سال 1934 متولد شده بود، بیمار و به بیمارستان منتقل شد. او از بیماری کلیوی رنج می برد و این مشکلی بود که سالها با آن دست به گریبان بود. ولی در ماه اکتبر، حاد شده بود.هنگامی که اولین بار به بیمارستان منتقل شد، به مدت هفت هفته بستری بود. و اواسط نوامبر 2007 وضعیت او تقریبا رو به بهبودی رفته و مرخص شد اما در اواسط ژانویه بار دیگر حالش رو به وخامت گذاشت و بار دیگر به بیمارستان منتقل شد و بالاخره در 17 ژانویه 2008 درگذشت.
فیشر بیماری بود که اعتقادی به فعالیت افزایش طول عمر خود همانند استفاده از ماشین دیالیز با قرص های مسکن، نداشت. او هنگامی که از بیمارستان مرخص شد، دکترها به او فرصت چند ماهه زندگی دادند. همسر ژاپنی اش "میوکو واتایی" رئیس فدراسیون شطرنج ژاپن که طی اسارت 9 ماهه فیشر در کشورش با او آشنا شده بود، برای گذراندن کریسمس از توکیو پیش او آمد و هنگامی که در دهم ژانویه به توکیو برگشت، مجبور شد برای مراسم تشییع جنازه او مجددا به ایسلند مراجعه کند.
فیشر در کنار صمیمی ترین دوستش "گرادر سوریسون" در یک مجتمع آپارتمانی زندگی می کرد و همسر گرادر، خصوصا پسرش به بابی خیلی نزدیک بودند و در طی دو سال آخر عمرش از نزدیک ترین دوستان او محسوب می شدند.
فیشر به گرادر وصیت کرده بود که دوست دارد در یک قبرستان کوچک در 60 کیلومتری ریکیاویک، جایی که بابی چند بار به آنجا رفته بود، دفن شود. او دوست نداشت که در مراسم خاکسپاری اش به غیر از خانواده گرادر و میوکو واتایی کسی حضور داشته باشد و به همین دلیل بود که مراسم او مخفیانه برگزار شد.
نظرات برخی از شطرنجبازان برجسته جهان پس از مرگ بابی فیشر خواندنی است:
کاسپارف:
با مرگ بابی فیشر، شطرنج یکی از بزرگترین چهره های خود را از دست داد. جایگاه فیشر به عنوان قهرمان جهان، و شهرت او به علت شخصیت جنگجویانه اش است که با نحوه بازی مهار نشدنی اش هماهنگی داشت.
من از بازیهای او در مسابقه قهرمانی جهان در سال 1972 ریکیاویک در مقابل اسپاسکی، بسیار لذت می برم. صراحت و شخصیت او برای بسیاری از هم میهنانم قابل احترام بوده است. شطرنج زیبای فیشر و بازیهای جاودانه او برای همیشه به عنوان ستون اصلی تاریخ بازی ما ثبت شده است.
جدای از ظهور دوباره او در سال 1992، زندگی شطرنجی فیشر در سال 1972 به اتمام رسید. پس از فتح مسابقه اولیمپوس او دیگز قادر به یافتن یک هدف جدید برای مهارت و قدرتش نبود.
انرژی پر فروغ فیشر به خاطر منابع بازیهایش، رقیب های پشت میز و خارج از آن و متأسفانه، ذهن و جسم خودش، تحلیل رفت. هر چند هرگز نمی توان کردار یک شخص را جدای از خودش دانست، من ترجیح می دهم از موفقیت های جهانی او صحبت کنم، تا ناکامی های فردایش.
این عادلانه بود که او آخرین روزهای عمرش را در ایسلند، جایی که بزرگترین افتخار زندگیش را به دست آورده بود، گذراند. در آنجا، او همیشه محبوب خواهد بود، به بهترین وجه ممکن به عنوان یک شطرنجباز.
ویکتور کورچنوی:
یک نابغه شطرنج مرده است، فقدانی برای بشریت.
لایوش پورتیش:
یک شوک بزرگ، بهترین شطرنج باز تاریخ درگذشته است.
لیوبیویچ:
مردی بدون مرز- او شرق را از غرب جدا نکرد، بلکه آنها را برای تحسین او گرد هم آورد.
یان تیمان:
یک بازیگر بزرگ و یک نمونه بی نظیر برای همه.
کتاب او 60 بازی به یاد ماندنی من تأثیر بسیاری به روی من داشت. جای بسی تاسف و شرمساری است که پس از 1972 او نتوانست به غنای شطرنج جهان بیافزاید.
فیشر پس از گذراندن 9 ماه اسارت در ژاپن هنگام خروج غیرقانونی از این کشور و در حالیکه آمریکا در تلاش جهت برگرداندن او به کشورش به دلیل فرار از مالیات بود، به ایسلند رفت. او هنگامی آزاد شد که کشور ایسلند، همانجایی که در سال 1972 موفق به شکست دهمین قهرمان جهان یعنی بوریس اسپاسکی شده بود، تابعیت ایسلندی او را پذیرفت و به او پیشنهاد کرد به ایالت "نوردیک" مهاجرت کند. فیشر در آوریل 2005 در ریکیاویک اقامت گزید و یک بار دیگر به علت تبعات دستگیری و آزادی اش در ژاپن، ناپدید شد.
او فقط 2 یا 3 رفیق قابل اعتماد داشت که گاهگاهی او را ملاقات می کردند و همچنین چند فروشگاه و کتابخانه ای که بعضا می شد او را در آنجا دید و چند رستوران که جهت صرف غذا به آنجا می رفت.
فیشر معمولا از صحبت کردن با روزنامه نگاران یا افرادی که به او پیشنهادات تجاری می کردند امتناع می کرد.
پس از چند سال زندگی آرام، فیشر که در سال 1934 متولد شده بود، بیمار و به بیمارستان منتقل شد. او از بیماری کلیوی رنج می برد و این مشکلی بود که سالها با آن دست به گریبان بود. ولی در ماه اکتبر، حاد شده بود.هنگامی که اولین بار به بیمارستان منتقل شد، به مدت هفت هفته بستری بود. و اواسط نوامبر 2007 وضعیت او تقریبا رو به بهبودی رفته و مرخص شد اما در اواسط ژانویه بار دیگر حالش رو به وخامت گذاشت و بار دیگر به بیمارستان منتقل شد و بالاخره در 17 ژانویه 2008 درگذشت.
فیشر بیماری بود که اعتقادی به فعالیت افزایش طول عمر خود همانند استفاده از ماشین دیالیز با قرص های مسکن، نداشت. او هنگامی که از بیمارستان مرخص شد، دکترها به او فرصت چند ماهه زندگی دادند. همسر ژاپنی اش "میوکو واتایی" رئیس فدراسیون شطرنج ژاپن که طی اسارت 9 ماهه فیشر در کشورش با او آشنا شده بود، برای گذراندن کریسمس از توکیو پیش او آمد و هنگامی که در دهم ژانویه به توکیو برگشت، مجبور شد برای مراسم تشییع جنازه او مجددا به ایسلند مراجعه کند.
فیشر در کنار صمیمی ترین دوستش "گرادر سوریسون" در یک مجتمع آپارتمانی زندگی می کرد و همسر گرادر، خصوصا پسرش به بابی خیلی نزدیک بودند و در طی دو سال آخر عمرش از نزدیک ترین دوستان او محسوب می شدند.
فیشر به گرادر وصیت کرده بود که دوست دارد در یک قبرستان کوچک در 60 کیلومتری ریکیاویک، جایی که بابی چند بار به آنجا رفته بود، دفن شود. او دوست نداشت که در مراسم خاکسپاری اش به غیر از خانواده گرادر و میوکو واتایی کسی حضور داشته باشد و به همین دلیل بود که مراسم او مخفیانه برگزار شد.
نظرات برخی از شطرنجبازان برجسته جهان پس از مرگ بابی فیشر خواندنی است:
کاسپارف:
با مرگ بابی فیشر، شطرنج یکی از بزرگترین چهره های خود را از دست داد. جایگاه فیشر به عنوان قهرمان جهان، و شهرت او به علت شخصیت جنگجویانه اش است که با نحوه بازی مهار نشدنی اش هماهنگی داشت.
من از بازیهای او در مسابقه قهرمانی جهان در سال 1972 ریکیاویک در مقابل اسپاسکی، بسیار لذت می برم. صراحت و شخصیت او برای بسیاری از هم میهنانم قابل احترام بوده است. شطرنج زیبای فیشر و بازیهای جاودانه او برای همیشه به عنوان ستون اصلی تاریخ بازی ما ثبت شده است.
جدای از ظهور دوباره او در سال 1992، زندگی شطرنجی فیشر در سال 1972 به اتمام رسید. پس از فتح مسابقه اولیمپوس او دیگز قادر به یافتن یک هدف جدید برای مهارت و قدرتش نبود.
انرژی پر فروغ فیشر به خاطر منابع بازیهایش، رقیب های پشت میز و خارج از آن و متأسفانه، ذهن و جسم خودش، تحلیل رفت. هر چند هرگز نمی توان کردار یک شخص را جدای از خودش دانست، من ترجیح می دهم از موفقیت های جهانی او صحبت کنم، تا ناکامی های فردایش.
این عادلانه بود که او آخرین روزهای عمرش را در ایسلند، جایی که بزرگترین افتخار زندگیش را به دست آورده بود، گذراند. در آنجا، او همیشه محبوب خواهد بود، به بهترین وجه ممکن به عنوان یک شطرنجباز.
ویکتور کورچنوی:
یک نابغه شطرنج مرده است، فقدانی برای بشریت.
لایوش پورتیش:
یک شوک بزرگ، بهترین شطرنج باز تاریخ درگذشته است.
لیوبیویچ:
مردی بدون مرز- او شرق را از غرب جدا نکرد، بلکه آنها را برای تحسین او گرد هم آورد.
یان تیمان:
یک بازیگر بزرگ و یک نمونه بی نظیر برای همه.
کتاب او 60 بازی به یاد ماندنی من تأثیر بسیاری به روی من داشت. جای بسی تاسف و شرمساری است که پس از 1972 او نتوانست به غنای شطرنج جهان بیافزاید.
منبع:www.chessboard.ir
- ۹۲/۰۵/۱۰