مصاحبه ای کم نظیر با ویسواناتان آناند
ویسواناتان آناند: شطرنج فعالیتی دوست داشتنی است.
در یک مصاحبه کم نظیر قبل از مسابقه قهرمانی جهان، که در تاریخ 2008/10/1 کمتر از دو هفته به آغاز آن در شهر بان (Bonn) آلمان باقی مانده است قهرمان ویسواناتان آناند درباره این مسابقه در برابر ولادیمیر کرامنیک روسی و درباره تمرینات خود در زیر زمین، نقش احساسات در بازی شطرنج و ملاقاتش با بابی فیشر صحبت می کند.
این گزارش توسط مجله اسپیگل (SPIEGEL) تهیه شده است.(مجله خبری هفتگی در کشور آلمان و یکی از بهترین و پرتیراژترین مجلات در اروپا)
اسپیگل: آقای آناند، در دو هفته دیگر شما از عنوان قهرمانی جهان خود در برابر استاد بزرگ روسی ولادیمیر کرامنیک در شهر بان (Bonn) دفاع می کنید، دو هفته قبل شما در مسابقه استادان بزرگ در بیلبائو پایین ترین مقام را بدست آوردید. آیا این امتیاز دهی،عملیاتی روانی و روان شناسانه بود؟
آناند: خیلی متشکرم از اینکه این سؤال را در ابتدا بیان کردید. این مسئله من را به یاد جان کلیس (John cleese) در مونتی پیتون (monty python) (نام یکی از برنامه های کمدی تلویزیون انگلیس) می اندازد. او در شهر فالتی یک گروه از آلمانی ها را در هتلش ملاقات کرد و بعد از آن کارمندانش را نصیحت کرد بدون اینکه اشاره ای به جنگ کشور خودشان با آنها کند، در حالی که می توانست درباره چیزهای دیگر صحبت کند. بنابراین لطفاً مسابقات بیلبائو را یادآوری نکنید.
اسپیگل: باشه. پس به شهر بان می رویم. مسابقات قهرمانی جهان با بیش از هشت بازی با امکان پوئن شکنی برگزار می شود.
شما 19 سال است که کرامنیک را می شناسید. آیا او هنوز می تواند شما را غافلگیر کند؟
آناند: ما بازی هایی در همین سطح از سال 1993 تا به حال داشته ایم. امّا یک تفاوت وجود دارد که اگر شما از آن اطلاع داشتید متوجه آن می شدید. در 20 سال گذشته کرامنیک کمتر از هزار بازی انجام داده است و اگر یکی از آنها را به من نشان دهید به احتمال 90 درصد من می توانم به شما بگویم که آن بازی مربوط به کدام مورد است. در حقیقت من منتظر هستم تا من را غافلگیر کند و البته بالعکس.
اسپیگل: شما چطور خودتان را برای مسابقات قهرمانی جهان آماده کرده اید؟
آناند: من بازی های کرامنیک را از پایان آوریل بیش از ده ساعت در روز اینجا در زیر زمین خانه ام، که دفتر کارم هست بررسی می کنم. من یک بانک اطلاعاتی دارم و در آن طرح و ایده های بازی را ایجاد کردم. من تلاش می کنم وضعیت هایی را که کرامنیک در آنها قوی هست را بررسی کنم.
من باید به یاد داشته باشم که او درباره چه چیزهایی فکر می کند و من هم درباره همان ها فکر کنم.
در هر حال، برای ماه ها یک نفر با کامپیوتر کار می کند و تلاش می کند تا یک راه جدید را پیدا کند.
اسپیگل: رایانه ها اهمیت بیشتری پیدا کرده اند. آیا شطرنج داره به یک بازی تدارکی تبدیل می شود و هرکسی که تدارک بهتری ببیند برنده است؟
آناند: این موضوع همیشه موردی بوده است. امروزه ما بازی هایمان را با رایانه بررسی می کنیم. در قرن شانزدهم، مردم بررسی بازیها را با یک صفحه انجام می دادند. این موضوع فقط به تدریج تغییر کرده است. تدارک دیدن برای قهرمانی جهان همیشه یک مسابقه نیروها بوده است، در زمان های گذشته با کتابها، سپس با کمک دیگران، امروزه با رایانه ها. رایانه یک یار آموزشی خوب است. آن به من کمک می کند تا بازی خود را بهبود ببخشم.
اسپیگل: اما اگر شطرنج یک بازی رایانه ای شود و هر حرکت توسط ماشین، حساب شود، آیا انسان نمی تواند به سادگی مهره ها را حرکت دهد و آخر هر بازی ای به تساوی نمی رسد؟
آناند: خیر. در حقیقت من همیشه بدبین بودم. ده سال قبل من می گفتم که سال 2010، پایان شطرنج خواهد بود و شطرنج تمام خواهد شد. امّا این درست نیست. شطرنج خیلی سریع از بین نمی رود. هنوز بسیاری اتاق ها در ساختمان شطرنج وجود دارد که ما داخل آن نشده ایم. آیا آن در سال 2015 اتفاق می افتد؟ من فکر نمی کنم به این زودی ها. برای هر دری که رایانه ها می بندند یک در جدید را باز می کنند.
اسپیگل: شایعاتی درباره بازیکنانی شنیده می شود که در طی بازی هایشان مخفیانه از رایانه استفاده می کنند. این تقلب هست. آیا آنها خارج از این ماجرا هستند؟
آناند: این یک تهدیدی است که ما با آن زندگی می کنیم. من عادت کرده ام که با ردیاب قبل از اینکه بازی را انجام بدهم بازرسی شوم. در آغاز این برای من یک شوک بود. فناوری خیلی سریع توسعه پیدا کرد، هر کسی می تواند در راه دوری بنشیند و یک بازی را با رایانه دنبال کند و اطلاعاتی را برای بازیکنان بفرستد. دریافت کننده ها کوچک تر شده اند و تعداد متقلب ها افزایش پیدا کرده است. ما باید جلوی آنها را بگیریم. ما یک قانونی داریم که می گوید اگر یک تلفن همراه در طول بازی زنگ خورد، شما بازی را باخته اید. این موضوع سخت و دشوار است ولی این قانون دارد اجرا می شود. من پیشنهاد می کنم که اجازه بدهند در طول بازی از رایانه استفاده کنند.
اسپیگل: آن وقت مثل این است که دوپینگ را قانونی کنیم.
آناند: من فکر می کنم این دوپینگ نیست، این فقط شکل متفاوتی از بازی است امّا شطرنج باید یک مسابقه قوی بین دو انسان باقی بماند.
اسپیگل: شما چطور آ ن را توجیح می کنید؟
آناند: بیست سال قبل ما کارهایی را انجام می دادیم که امروز انجام نمی دهیم زیرا کامپیوترها هستند. ما از چاخان به عنوان یک راه حل در بازی ها استفاده می کنیم امّا امروز، حریفانمان آنها را با یک رایانه بررسی می کنند و در کمتر از یک ثانیه تشخیص می دهند که ما چطور بازی کرده ایم. کامپیوترها برای حیله و تقلب به کار نمی روند. از سوی دیگر ما می توانیم ترکیب های پیچیده بیشتری را استفاده کنیم.
در سال های گذشته، بازی هایی تماشایی وجود داشته است که بدون رایانه ها امکان پذیر نبوده است. احتمال بازی با حرکاتی معین هم هرگز اتفاق نمی افتد. این شبیه مبحث فیزیک نجومی است: کارهای آنها خیال انگیز تر از زمان های گذشته است امّا آنها هرگز با مداد و کاغذ تا این درجه پیشرفت نکرده اند.
اسپیگل: نقش احساسات و هیجانات در بازی ها چقدر است؟
آناند: نقش آنها قطعی هستند. زمانیکه شما فکر می کنید که یک اشتباهی انجام داده اید ناراحت کننده ترین چیزی است که شما می توانید تصور کنید.
شما سعی می کنید تا احساسات خود را کنترل کنید. شطرنج یک شکلی از بازیگری است. اگر حریفتان احساس سستی و تزلزل و یا ناراحتی در شما کرد شما باید شجاعت خود را تقویت کنید و حتی وانمود کنید که مطمئن و قوی هستید.
اگر شما اشتباه کردید، اجازه ندهید حریفتان بفهمد که شما درباره آن فکر می کنید چون امکان دارد حریفتان اشتباه شما را نبیند.
اسپیگل: آیا شما صورت حریفانتان را خوب پیش بینی می کنید؟
آناند: معمولاً صورت آنها آرام و خونسرد است. البته گری کاسپاروف یک استثنا بود، در مقابل کسی که من در قهرمانی جهان در سال 1995 در نیویورک با او بازی کردم، او فردی است که می توان به راحتی به احساساتش پی برد. من بیشتر گرایش به این دارم که به تنفس حریفان گوش دهم.
اسپیگل: شما به تنفس حریفانتان گوش می دهید؟
آناند: اگر تنفسشان عمیق و یا سطحی باشد، سریع یا آهسته باشد درجه آشفتگی فرد را آشکار می کند.
یک واقعیت کوچک مهم وجود دارد:که آیا حریفتان با همسرش دعوا کرده است؟ اگر او مشغول امر خصوصی باشد او نمی تواند همانند همیشه تمرکز کند.
اسپیگل: آیا شما از حیله های روانشناختی استفاده می کنید؟
آناند: نه
اسپیگل: چه زمانی شما بیشترین اضطراب را پیدا می کنید؟
آناند: وقتی حریفم اطراف بازی بچرخد. در طول یک مسابقه قهرمانی جهان، شما باید مراقب باشید که مضطرب نباشید. وقتی حریفتان را در میز صبحانه می بینید در حالی که آرام است، این مغزتان را مشغول می کند. کسی که در یک جا غریبه است راهی برای آزار او می باشد. کرامنیک و من در هتل شهر بان می مانیم، امّا در جبهه مخالف و در برابر هم.
اسپیگل: لقب شما "ببر شهر مدرس " است. امّا شما یک شکارچی با اندیشه جنگجویانه در صفحه شطرنج نیستید. بعضی کارشناسان می گویند شما غریزه گشتن را از دست دادید. آیا این حرف درست است؟
آناند: ببر ابتکاری است که بعضی روزنامه نگاران که احتمالاً نتوانستند درباره حیوانات دیگر فکر کنند استفاده کرده اند.
معمولاً من از نبرد دوری می کنم و واقعاً مثل کاسپاروف کشنده نیستم. این سبک من نیست. من از حرکات امن استفاده می کنم. من در خانواده ای رشد کرده ام که قدردانی کردن و احترام خیلی مهم است.
اسپیگل: شما یک برهمایی هستید و به عالی ترین طبقه هند تعلق دارید. شما بازی شطرنج را وقتی که 6 سالتان بود از مادرتان یاد گرفتید. بر خلاف اعجوبه روسی، شما به صورت سیستماتیک تربیت نشده اید.آیا شما دوست داشتید به یک مدرسه شطرنج مخصوص بروید؟
آناند: نه. آن کمک زیادی به من نمی کرد. من بازی و سرگرمی کودکانه ام را از دست می دادم. من مجبور بودم یک مجوز با ارائه کردن یک نتیجه خوب در مدرسه بدست آورم تا بتوانم شطرنج بازی کنم. گاهی اوقات من تا یک ماه نمی توانستم بازی کنم و بعد از آن برای بازی کردن شوق فراوانی داشتم و وقتی می توانستم دوباره در یک مسابقه بازی کنم خیلی خوشحال می شدم. این موضوع تأثیر زیادی در من داشت.
بعد از دبیرستان من در رشته اقتصاد ادامه تحصیل دادم، زیرا می ترسیدم که شطرنج مناسب من نباشد.
اسپیگل: بابی فیشر آمریکایی، که در آغاز سال فوت کرد، دیوانه شطرنج و فردی انسان گریز بود. شما این نابغه شطرنج را دو سال و نیم پیش در ایسلند که در تبعید زندگی می کرد ملاقات کردید. چگونه این اتفاق افتاد؟
آناند: من در یک مسابقه در ریک جاویک شرکت کردم و استاد بزرگ ایسلند هلگی اولافسون از من پرسید که اگر من علاقه مند هستم ملاقاتی با بابی فیشر داشته باشیم.
اولافسون از ماشینش پیاده شد، در حالی که من در ماشین منتظر او بودم. احتمالاً فیشر نمی خواست من بفهمم که آپارتمان او آن بوده است.
بابی فیشر در ایسلند
اسپیگل: درباره چه چیزی با او صحبت کردید؟
آناند: فیشر به من گفت که او چگونه گاهی اوقات با اتوبوس اطراف ریک جاویک سواری می کند، به عبارت دیگر شهر را تماشا می کند. او از این موضوع شکایت کرد که نمی تواند داروی هندی را در ایسلند بدست آورد.
اسپیگل: آیا شما درباره شطرنج صحبت کردید؟
آناند: البته. ما به پارک رفتیم و بابی یک کیف قدیمی شطرنج را درآورد و دو تا از بازی های بین کارپف و کورچنوی در سال 1974 را آنالیز کرد. او می خواست ثابت کند که همه بازی های قهرمان جهان بعد از این پیروزی از پیش تعیین شده بود. او من را قانع کرد.
اسپیگل: چرا فیشر می خواست شما را ملاقات کند؟
آناند: شاید او با من احساس نزدیکی می کرد. ما هر دو از کشورهایی هستیم که شطرنج در آنجا محبوب نبوده است. من روسی نبودم و فیشر به یاد اذیت و آزار شوروی ها در زمان گذشته نمی افتاد و دلایل و مدارکی وجود دارد که آزار و اذیت استادان بزرگ شوروی را بر علیه او نشان می دهد.
آناند و همسرش آرونا
اسپیگل: شما الآن 38 ساله هستید که توانایی یک شطرنج باز حرفه ای را دارید. شما نزدیک به بازنشستگی هستید. چه مدت شما بازی را ادامه می دهید؟
آناند: مدت زیادی می توانم در رده های بالا بازی کنم. در این لحظه من احساس بزرگی می کنم. بهترین سال های من سه سال پیش بودند.
آناند،همسرش ، پدر و مادر او
اسپیگل: مگنس کارلسن، بازیکن نروژی 17 ساله، چند وقت پیش در آغاز ماه، برای 5 روز در صدر ریتینگ غیر رسمی جهان قرار داشت.
او چگونه بازیکنی است؟
آناند: او دیر یا زود قهرمان جهان می شود. من به او علاقه دارم.
مگنس کارلسن
اسپیگل: شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه کارلسن دستیارشما در مسابقات قهرمانی جهان در مقابل کرامنیک می باشد؟
آناند: این شایعه ای است که من هم شنیدم. شاید بعضی از آنها درست باشد شاید هم نه. اجازه بدهید کرامنیک غیر آن فکر کند. اجازه بدهید ذهنش با این سؤال مشغول باشد. این موضوع قسمتی از عملیات روانی بازی، قبل از مسابقه شاهان هست. وقتی شما بدانید چه کسانی جزء تیم حریفتان هستند شما می توانید طرح های آنها را تصور کنید. بنابراین من چیزی را فاش نمی کنم.
اسپیگل: آقای آناند، ما از شما برای این مصاحبه تشکر می کنیم.
منبع خبر :chess base
منبع:chessboard.ir
- ۹۲/۰۵/۱۰