سپیده سر زد و ما از شب قفس رفتیم
چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۴۶ ب.ظ
سپیده سر زد و ما از شب قفس رفتیم
چنان پرنده شدیم وز دسترس رفتیم
ز دور آبی دریای عشق پیدا شد
چو رود زمزمه کردیم و یکنفس رفتیم
بهار آمد و تشکیل یک گلستان داد
در این میانه نماندیم و خار و خس رفتیم
نیاز محو شدن بود در تن خاکی
که با شنیدن یک بانگ از جرس رفتیم
در این بهار بمانید شرمتان بادا
خطاست اینکه بگوییدمان عبث رفتیم
- ۹۲/۰۵/۱۶