ده نکته جالب از کلاس های استاد کورچنوی
شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۴۰ ب.ظ
ده نکته جالب از کلاس های استاد کورچنوی
1- مهمترین عامل پیشرفت یک بازیکن همانا کار انفرادی است، بازیکن باید بازیهایی را که بازی کرده است با دقت بسیار به تنهایی بررسی و تفسیر نماید و قدرت عملی یک شطرنج باز عمدتاً ناشی از این بررسی های انفرادی بدون استفاده از کتاب یا کامپیوتر و یا حریفان تمرینی است و به حافظه سپردن بازی های خود و یا دیگران که بررسی می شوند، بسیار مفید است.
2- برای مطالعه یک کتاب آموزشی شطرنج به نظر من روش صحیح این است که ابتدا یک بار کتاب به سرعت و بدون استفاده از صفحه و مهره خوانده شود. سپس کتاب برای بار دوم به طور دقیق با استفاده از صفحه و مهره و با دقت کافی خوانده شود و سعی شود بازی ها و وضعیت ها به خاطر سپرده شود، سپس باید کتاب را برای بار سوم خواند, ولی مجدداً بدون استفاده از صفحه و مهره؛ ولی این بار باید بازیکن دقت نماید که چقدر مطالب در خاطرش جا گرفته اند.
3- پیشنهاد من به همه کسانی که می خواهند در شطرنج پیشرفت کنند این است که شطرنج را ساده و منطقی بازی کنند و از ابتدا به دنبال پیچیدگیها نباشند حل کردن مسائل وضعیتهای ساده است که به شما کم کم قدرت بازی و اداره وضعیت های پیچیده را خواهد داد و در تمام بازی های ساده هم به اندازه کافی پیچیدگی وجود دارد تا بازیکن بتواند با بهره گیری از وقت مسابقه و قدرت شطرنجی اش به پیروزی بیاندیشد.
4- شطرنج باز باید حداقل از یک ساعت قبل از مسابقه به چیزی به جز بازی اش نیاندیشد، قبل از مسابقه شکم اش را با غذا پر نکند ( به عنوان مثال من خودم به خاطر اینکه مسابقات اکثرا بعد از ظهرها بر گزار می شد ناهار را از برنامه غذایی ام حذف کرده ام و به جای آن شام مفصل بعد از بازی می خورم)، در روزهای مسابقه روزی یک ساعت بیشتر به تمرین یا مطالعه نپردازد تا ذهنش در زمان بازی روان کار کند. زمان حداقل تمرین برای هر شطرنج باز جدی معادل زمان یک بازی کامل است و امروزه که یک بازی شطرنج تقریباً 4 ساعت به طول می انجامد شطرنج باز باید سعی کند در همان ساعت معمول بازی 4 ساعت تمرین کند. مسئله خواب هر چند در افراد مختلف متفاوت است ولی به عنوان یک قاعده کلی می توان گفت خواب منظم و هر چه بیشتر برای شطرنج باز مفید تر است.
5- در مورد با ارزش ترین کتاب نوشته شده در تاریخ شطرنج من معتقدم که همانگونه که اکثر بزرگان شطرنج گفته اند کتاب " مسابقه کاندیداها؛ زوریخ ١٩۵٣" تألیف دیوید برونشتاین با ارزش ترین کتاب نوشته شده در تاریخ شطرنج است، هر چند خواندن دقیق کتاب های کلاسیکی مثل " روش من " و " تمرینات من " نوشته آرون نیمزویچ برای هر شطرنج باز در آرزوی پیشرفتی واجب می باشد همینطور دیگر کتب کلاسیک مثل بازیهای کاپلانکا، آلخین، باتوینیک نیز بسیار مهم می باشند .... و اما در میان کتابهایی که اخیرا تألیف شده اند کتب پیشینیان بزرگ من تألیف گری کاسپاروف از ارزش بسیار والایی برخورد ار است و می تواند منبعی کافی برای دانش کلاسیک یک بازیکن باشد، همینطور مجموعه کتب آقای دورتسکی که از نظر شیوه نگارش و توجه خاص به ارائه تمرینات بسیار با ارزش هستند البته کتب آقای دورتسکی عمدتاً برای بازیکنان سطح کاندیدای استادی نگارش شده است و ممکن است برای سطوح پائین تر کمی مشکل باشد. دو جلد کتاب خود من به نام بهترین بازیهای من با مهره سفید و سیاه نیز برای یادگیری مناسب می باشند زیرا در آن همچون کتاب زوریخ ١٩۵٣سعی کرده ام که تفسیر بازیها را به نحوی ارائه کنم که دارای ارزش آموزشی نیز باشند و بازیکنان سطوح پائین تر نیز با خواندن آنها به سطح بالاتری از دانش شطرنجی دست یابند.
6- در مورد شروع بازی و انتخاب آن: زمانی که بازیکنی در زمان آموختن شطرنج احساس کرد که در شروع بازیهایی که تا کنون بازی می کرده است دیگر احساس راحتی نمی کند و در شروع های دیگری احساس راحتی می کند این نشان می دهد که سطح شطرنج او عوض شده است ( این جمله را در جوانی از استاد بزرگ لونفیش شنیدم و بارها صحت آن بر من ثابت شد.)
7- اگر اعتقاد داشته باشیم که رابطه ای منطقی بین شخصیت شطرنج باز و سبک وی در شطرنج وجود دارد و بپذیریم که شروع بازی های مختلف و ایده های آنها غالباً منشعب از سبک های مربوطه است، بنابراین اگر بخواهیم برنامه شروع بازی مناسبی برای یک بازیکن انتخاب کنیم باید سبک شطرنج وی را تشخیص دهیم و برای تشخیص سبک شطرنجی یک بازیکن باید بتوانیم شخصیت وی را تحلیل کنیم. تا اینجای کار مسئله به اندازه کافی پیچیده بوده است. اما مرحله بعدی اهمیت بنیادی و بسیار خاصی دارد زیرا اکثر انسانها از نظر شخصیتی دچار تضادهای فراوانی هستند، انسانی را می بینید که شخصیتاً انسانی ریسک پذیر است ولی زندگی اش را صرف کاری یکنواخت می کند و انسان دیگری را می بینید کاملاً محافظه کار که به تجارت پر خطر می پردازد.
8- شاید اگر بخواهیم به عنوان راه حلی ساده و فراگیر همان چیزی را که بزرگان گفته اند را تکرار کنیم بگوییم که دنبال علائق رفتن راحت ترین راه یافتن سبک و استعداد است بله این جمله کاملاً صحیح است, چیزی که در چشم تو زیباست مسلماً برای تو مناسب است و چیزی که به نظرت زیبا نمی آید برای تو مناسب نیست بله اگر بازیکنی با دقت فراوان بگردد و پس از مطالعه دقیق بازی های مورد علاقه اش را انتخاب کند ، او سبک خود را به درستی یافته است و او باید توجه نماید که بدون مطالعه کافی و فراگیر با دیدن یک یا دو بازی درخشان در یک سبک، شیفته آن نشود.
9-این نکته را هم لازم می دانم بیان کنم، که شطرنجبازان باید بدانند همه بازیکنان میتوانند همه شروع بازی ها را بیاموزند و بازی کنند و چنانچه بازیکنان فرصت و زمان فراگیری شروع های جدید را داشته باشند نه تنها هیچ نکته منفی در آن وجود ندارد، بلکه تأثیرات آموزشی فراوانی نیز دارد، شطرنج باز دارای دیدی فراگیر تر خواهد شد و این تفکر که مثلاً شطرنج بازی فرانسه باز به دنیا می آید و باید تا آخرعمر فرانسه بازی کند تصور غلطی می باشد. به عنوان مثال من در زندگی شطرنجی ام تا کنون ٧٠ شروع بازی مختلف را به کار گرفته ام و بعضی از شروع بازی ها را اولین بار در سن ٧٠ سالگی به برنامه شروع بازی ام اضافه کردم. اما معتقدم که یک بازیکن بهترین نتایج را در سبک خاص شطرنجی اش که متناسب با شخصیتش باشد بدست خواهد آورد.
10- هر چند معتقدم که بازیکنی که برایش شطرنج بازی کردن جذابیت خود را از دست داده است بهتر است بازی کردن شطرنج را فوراً رها کند, ولی ذکر این نکته را نیز ضروری می دانم که دنبال کردن ایده های جدید، نو آوری ها و تغییر شروع بازی ها می تواند عاملی بسیار مؤثر برای حفظ و یا حتی تقویـت علاقه بازیکن به شطرنج باشد و مسلم است که بازیکنی که همواره شروع بازی های خاص و محدودی را بازی می کند و حاضر هم نمی شود دیگر شاخه ها را هم امتحان کند به زودی علاقه اش را به شطرنج از دست خواهد داد
منبع:http://www.iranchess.ir
- ۹۲/۰۵/۱۲