دل سفید و مهره های من سیاه
جمعه, ۴ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۸ ب.ظ
دل سفید و مهره های من سیاه
سر پراز اندیشه وچشمم براه
اسب پیغامی نمیآرد دگر
کو سواری نامه ای از سوی شاه
دیدهی سربازهایم اشکبار
بی وزیر و آرزومند رفاه
مهره از جایی به جایی برده ایم
دست تقدیر است این دل بیگناه
فیل غم ویرانی از حد برده است
قلعه ای کو رخ به رخ آییم آه
- ۹۲/۰۵/۰۴