گنج سعادت

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود

گنج سعادت

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود

گنج سعادت

در این وبلاگ مطالب مفید،جالب و آموزنده ای در رابطه با شطرنج،کامپیوتر و فناوری اطلاعات،دین و مذهب،شعر و ادبیات، سرگرمی و... قرار خواهد گرفت.در صورتی که لینک های دانلود یا فایل های دانلود شده ، مشکلی دارد لطفا اطلاع دهید تا در اسرع وقت اصلاح شود. لطفا بنده رو از نظرات خودتون محروم نفرمایید.

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۷، ۰۹:۲۲ - محمدی
    سلام
نویسندگان
وب سايت ختم قرآن مجيد وب سايت ختم صلوات

داستان تولد پایگاه جهانی شطرنج؛

 از زبان "گری کاسپاروف" فرزند تغییر


بدون شک پایگاه جهانی شطرنج(chessbase) انقلابی را در بسط و توسعه شطرنج به وجود آورده است. امروزه هر کس می تواند یک ابر استادی در قالب برنامه نرافزاری فریتز را در خانه داشته باشد و یا برای تدارک بهتر برای شرکت در مسابقات مختلف تنها با یک کلیک میلیونها بازی از جمله بازی حریفان آینده اش را در بایگانی بزرگ بازیهای شطرنج(Mega database) مشاهده نماید و در کنار اینها نرافزارهای آموزشی که توسط مربیان بزرگ تدریس شده سود ببرد و به این اضافه کنید پوشش خوب بازیها به صورت زنده و اخبار شطرنج جهان را که هر شطرنجبازی را در مقابل منابعی فوق العاده  از این رشته قرار می دهد.

 امروز۱۹ ماه می سالروز تولد کمپانی "چس بیس" است،هر چند به گفته گردانندگان این پایگاه تاریخ دقیق تاسیس این کمپانی مشخص نیست، اما در ۱۹ می ۱۹۸۶ بود که کاسپاروف برای اولین بار با برنامه "چس بیس" آشنا شد و آن را به عنوان نرافزاری قدرتمند برای تدارک در مسابقات مختلف به کار برد.داستان تاسیس این شرکت را از زبان قدرتمندترین شطرنجباز همه ادوار بشنوید. 

کاسپاروف و چس بیس

به قلم "گری کاسپاروف" در کتاب فرزند تغییر

برای اولین باری که من با رایانه آشنا شدم به اواخر سال ۱۹۸۴ بر می گردد، زمانی که "فدریک فریدل" شخصی که او را تا به آن زمان نمی شناختم، یک دیسکت به من داد.آّن دیسکت مرا شگفت زده کرد. سال ۱۹۸۵ و پس از مصاحبه ای که با نشریه "اشپیگل" در شهر هامبورگ داشتم، از دوستانم خواستم تا مرا به دیدن "فریدل" در "هالنستد" ببرند. چون می دانستم او در حوالی هامبورگ زندگی می کند.در آن زمان، من با تیم هامبورگ دیداری سیمولتانه داشتم و بازی را باختم. دلیل اصلی آن را خستگی می دانم.من در مورد حریفانم شناختی نداشتم به خصوص که یکی از آنها استاد بزرگ بود. در آن بازیها در تنگی وقت افتادم و باختم.من قسم خوردم که شکستم را جبران کنم.

هنگامی که "فریدل" را ملاقات کردم او مرا به خانه اش برد و با همسرش "اینگرید" و پسرانش "توماس" و "ماتیوس" آشنا کرد.روز ۲۴ دسامبر بود و من نمی دانستم که همه مغازه ها به خاطر کریسمس تعطیل می باشند.آنها از من خواستند تا در کنار آنها بمانم.این اولین تجربه من در یک روز کریسمس غربی با درخت تزیین شده ای بود که در کنار آن شمعدانها و کادوهایی چیده شده بود.بر اساس رسم آلمانها هنگامی که زنگ زده می شد، شمعها را روشن می کردند و افراد خانواده کادوهایی به یکدیگر می دادند،سپس شام همراه با چند نمونه از سس آلمانی سرو می شد.

در آخر شب ما به بازیهای رایانه ای پرداختیم.بچه ها خوره این بازیها بودند،به ویژه "توماس" که در آن زمان ۴ سال بیشتر نداشت.ما بازی "رپتون" که یک بازی پیچیده و مشکل بود را بازی می کردیم و "جان نان" ساعات زیادی صرف حل آن کرد."فریدل" به من توضیح داد که رایانه ها چه کارآییهایی دارند و من هم در خصوص اینکه از رایانه چه می خواهم، صحبت کردم.به خصوص من در مورد اینکه یک بانک اطلاعاتی از بازیهای حریفانم لازم دارم که قبل از مسابقات سوابق حریفانم را چک کنم، حرف زدم.اما مطمئن نبودم که آیا چنین چیزی بوقوع خواهد پیوست یا نه !


این متن نامه ای است که در ژانویه ۱۹۸۵ به آدرس "گری کاسپاروف" در باکو  توسط "فریدل" فرستاده شد.او هرگز فکر نمی کرد به دست قهرمان جوان شطرنج برسد،اما این نامه به دست "کاسپاروف" رسید و "گری" برای اولین بار به دیدن "فریدل" در شهر هامبورگ در سال ۱۹۸۵و در حاشیه دیداری با استاد بزرگ "روبرت هوبنر" رفت.


اولین دیدار همراه با تیم نشریه" اشپیگل"،نشریه خبری آلمانی که مقالات متعددی در مورد حضور "کاسپاروف" در هامبورگ به رشته تحریر در آورده است


"فریدل" به" کاسپاروف" در مورد کاربردهای رایانه خانگی توضیحاتی می دهد

در دفتر مدرن رایانه ای ،در کنار یک سیستم "زد۸۰ اپسون "و پرینتر "ماتریکس"


"گری" در حال آزمایش مهارتهایش در بازی" آکرون" است که در این بازی توسط پسر "فریدل" که در آن زمان سه ساله بود در هم شکسته می شو
د

"فریدل" با "ماتیاس وولنوبر" که دانشجوی رشته فیزیک بود و به تازگی یک برنامه بایگانی بازیهای شطرنج را نوشته بود به همکاری پرداخت.در آن زمان من با "تونی مایلز" دیداری دو جانبه داشتم.هنگامی که دانستم که آنها چنین کرده اند بسیار شگفت زده شدم ،مدت زیادی در رختخواب به آن فکر کردم تا جایی که آنها فکر کردند،خوابم برده است. سپس بلند شدم و شروع به تایپ بازیهایم در این برنامه کردم "ماتیاس" که در رشته خود یک نابعه به حساب می آمد، هنگامی که از شور و شوق من در مورد برنامه مطلع شد، بسیار خوشنود به نظر می رسید.


"ماتیاس وولنوبر" که در آن زمان دانشجوی رشته فیریک در دانشگاه "بن" بود در راه رفتن به "باسل" سوییس برای نشان دادن برنامه ای که توسط او نوشته شده به" گری کاسپاروف" است


"باسل سوییس" پس از بازی چهارم در مقابل "تونی مایلز" بود که "کاسپاروف" اولین سری از برنامه یاگانی بازیهای شطرنج که توسط "ماتیاس" نوشته شده بود را مشاهده کرد 


بعدها در هامبورگ بود که" گری" و "ماتیاس "در مورد تکنیکهای پیشرفته به کار رفته در برنامه که توسط "ماتیاس" و "فریدل" نوشته شده بود و توسط پایگاه جهانی شطرنج(چس بیس) به بازار عرضه شده بود، صحبت کردند


اولین دست نوشته های "ماتیاس" در مورد برنامه بایگانی بازیهای شطرنج در رایانه" آتاری"

من ژانویه ۱۹۸۷ یکبار دیگر برای بازی با تیم هامبورگ به این شهر سفر کردم.اینبار ۲ روز را صرف تدارک برای این بازی کردم و بازیهای حریفانم را توسط رایانه بررسی نمودم.این تجربه چشمانم را باز کرد،حدود ۱۰ دقیقه گذشت تا توانستم ۱۹۲ بازی را پیدا کنم.اگر می خواستم از دستیارانم بخواهم که چنین کاری برایم انجام دهند آنها می بایست کتابها و نشریات مختلف را جستجو کنند تا بتوانند این تعداد بازی را برایم مهیا نمایند. تازه این کار به چند روز وقت احتیاج داشت،اکنون من به آنچه نیاز داشتم مسلح بودم.در این بازیها ۶ پیروزی و ۲ تساوی به دست آوردم ،نتیجه ۷-۱ یک عملکرد خیره کننده برایم بود.آنها از این نتیجه شگفت زده شده بودند ،چرا که من از سبک بازی آنها اطلاع داشتم.من آنها را در دام انداخته بودم.من بعدها با تیم "زوریخ سوییس" نیز چنین کاری کردم.من در طول تدارکاتم برای این بازی، ملاحظه کردم که یکی از بازیکنان به طرزی وحشتناک توسط حریفش در هم شکسته شده بود اما هنگامی که بازی را توسط رایانه بررسی کردم، به این نتیجه رسیدم که او می توانست در مقطعی از بازی حریف را متوقف کند.بدین ترتیب من او را در چنین وضعیتی قرار دادم،او باور نمی کرد که چنین شانسهایی برای کسب تعادل دارد.سپس بازی را به یک وضعیت برنده ای رهنمون ساختم و یک پیروزی بزرگ را برایش ترسبم کردم،شگفت انگیز بود من دامهای موجود در این بازی را خنثی کرده بودم.

من این کاربرد "رایانه ای" را در مطالعات شطرنج پس از کشف چاپگر مهمترین دستاورد قلمداد می کنم.بعدها شنیدم که "کارپوف" و "کورچنوی" هم به کاربردهای رایانه ای روی آورده اند،من از شنیدن این موضوع تعجب نکردم.این کاربرد موجب می شد تا ساعتها در وقت صرفه جویی کنی و برای جستجوی یک بازی تنها با فشردن یک تکمه به نتیجه مورد نظر دست خواهی یافت.می توان حدود شش هزار بازی را در یک دیسکت به همراه داشته باشی و برای دستیابی به بازی مورد نظر تنها ۶ یا ۷ ثانیه وقت صرف نمایی.من به عنوان اولین فردی بودم که کاربر چنین برنامه ای شدم،برنامه ای به نام "چس بیس".


اولین"چس بیس"بر روی رایانه "آتاری اس تی"

ژانویه ۱۹۸۷ اولین ورژن از بایگانی بازیهای شطرنج بر روی سیستم "آتاری اس تی" کامل شد."چس بیس" نامی بود که برای آن در نظر گرفتیم.این برنامه بر روی یک دیسکت سیاه رنگ با ظرفیت ۳۶۰ کیلو بایت قابل بارگذاری روی سیستم "آتاری" بود.


برنامه "چس بیس" بر روی سیستم" آتاری"۱۹۸۷

سیستم "آتاری اس تی" توسط پردازشگر "موتورلا۶۸۰۰۰" پردازش و با شفافیت ۸ مگا هرتز نمایش داده می شد.این سیستم ۱ مگا بایت حافظه جانبی(رم) داشت که در زمان خود این مقدار از حافظه جانبی فوق العاده بود."آتاری" دارای یک نمایشگر سیاه سفید بود.این سیستم همراه با نمایشگر و دیسک درایو (بدون سخت دیسک) ۳۲۰۰ مارک هزینه در بر داشت.همچنین می توانستیم از سیستم "آی بی ام" با همین مشخصات استفاده کنیم که البته سه برابر گرانتر از "آتاری" بود.یک بسته ده تایی دیسکت ۱۲۰ مارک قیمت داشت.


"گری کاسپاروف" در حال کار با سیستم" آتاری اس تی". "کاسپاروف" به عنوان قهرمان جهان تنها می توانست از عهده ۲۰ مگا بایت از سخت دیسک آن بر آید.

 امروزه ما می توانیم یک سیستم مورد نیاز را با یک پنجم قیمت نسبت به آن زمان خریداری کنیم.پردازشگرها صد ها برابر قوی تر شده اند،حافظه سیستم ،هزاران برابر افزایش یافته اند و سی میلیون بار بیشتر از یک دیسکت ۴ دلاری آن زمان فضای بیشتری در ذخیره داده ها در اختیار داریم.(اولین دیسکت تولید شده برای سیستم "آتاری" ۲۰ مگا بایت فضا داشت)


اولین بار"کاسپاروف" قدرت کاربرد رایانه در شطرنج را تشخیص داد

 همانطو که در بالا شرح داده شد،"کاسپاروف" اولین کسی بود که در یک مسابقه همزمان با استفاده از ساعت شرکت کرد.در سال ۱۹۸۵ "کاسپاروف" به مصاف با تیم هامبورگ که در بوندسلیگا شرکت می کرد رفت.این تیم متشکل از هشت شطرنجباز زبده به سرگردگی استاد بزرگ "مورای چندلر" که بر روی میز یک بازی می کرد ،بود."کاسپاروف در این بازی از قدرت حریفانش اطلاعی نداشت و به دلیل خستگی در تنگی وقت این مسابقه را در مجموع ۴.۵-۳.۵ باخت.او قسم خورده بود که انتقام این شکست را می گیرد.

در ژانویه ۱۹۸۷ این بازی انتقامی برگزار شد.قبل از بازی "فدریک فریدل" و "ماتیاس وولنوبر" دیسکتی به نام "چس بیس" که حاوی بازیهای حریفان "کاسپارف" بود را به او دادند.در این زمان حریفان "کاسپاروف" قدرتمند تر از حریفانش در سال ۱۹۸۵ بودند.

"کاسپاروف" دو روز را صرف تدارک برای این بازی با سیستم "آتاری" که ۵۱۲ کیلو بایت حافظه و بدون هارد دیسک بود ،کرد.او در این دیدار حریفانش را ۷-۱ در هم کوبید.

این تجربه باعث شد تا "کاسپاروف" در مسابقات دیگر هم با این شیوه به تدارک بپردازد.او بعدها به مصاف حریفانی قوی تر رفت:تیم ملی سوییس،تیم ملی فرانسه(۲ بار)،تیم جوانان آمریکا،تیم جوانان آلمان،تیم المپیاد آلمان و سپس آرژانتین ،تیمهایی بودند که به همین شیوه تدارکی "کاسپاروف" یکی پس از دیگری شکست خوردند.


"کاسپاروف" با افتخار از آخرین ورژن "چس بیس" در سال ۱۹۸۸ استفاده می برد

 


 

  • سید شهاب طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی