گنج سعادت

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود

گنج سعادت

هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود

گنج سعادت

در این وبلاگ مطالب مفید،جالب و آموزنده ای در رابطه با شطرنج،کامپیوتر و فناوری اطلاعات،دین و مذهب،شعر و ادبیات، سرگرمی و... قرار خواهد گرفت.در صورتی که لینک های دانلود یا فایل های دانلود شده ، مشکلی دارد لطفا اطلاع دهید تا در اسرع وقت اصلاح شود. لطفا بنده رو از نظرات خودتون محروم نفرمایید.

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۷، ۰۹:۲۲ - محمدی
    سلام
نویسندگان
وب سايت ختم قرآن مجيد وب سايت ختم صلوات

از شطرنج به روایت ویل دورانت (رضامشاطان)

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۵۹ ب.ظ

 

 یازده گانه ی تاریخ تمدن اثر ویل دورانت مجموعه ی نفیسی است از برگ های ضخیم تر تاریخ بشر، در گذشته های دور. در این چند ماهی که مشغول سروکله زدن با جلدهای ابتدایی آن بودم به قسمت هایی برمی خوردم که نویسنده در قالب روایت یا واقعیت، اشاره ای به شطرنج داشته و بد ندیدم که برخی از آنها را یکجا گردآوری کنم و هدفم نگاهی به جایگاه این تفریح نزد بزرگان قدیم است تا پرداختن به تاریخ . در مجموع چند نکته بیشتر توجهم را جلب کرد: طبیعت لرد منشانه این بازی در گذشته، روایتش از شطرنج در جلد"مشرق زمین" و ممنوعیت بارها و بارهای شطرنج. مطالب به تفکیک هر کتاب (به دلایلی از مجلدات پایانی به ابتدایی) وناچاراً در بعضی موارد با حذف های جبری آورده شده. به منظور اطمینان بیشتر، مطالب با نمونه الکترونیکی آن چک و شماره صفحات در انتها ذکر شده است.        رضا.مشاطان

 

 
 

روسو و انقلاب

 
 
  • ... او با دیدرو به تئاتر میرفت یا شطرنج بازی میکرد؛ به هنگام بازی شطرنج، روسو با فیلیدور و دیگر خبرگان این بازی آشنا شد، و به قول خودش "تردیدی نداشتم که سرانجام بر همه آنها چیره خواهم شد" بتدریج به خانه و سالن مادام دوپن، دختر یکی از بانکداران به نام ساموئل برنار راه یافت و با پسر خوانده اش به نام کلود دوپن دو فرانکو طرح دوستی ریخت.
  • یک گروه نمایشی به نام اپرا - کمیک - در 1714 در پاریس مستقر شده بود؛ در 1762 این گروه با گروه ایتالیایی به نام کمدی - ایتالین درهم آمیخت؛ در سال 1780 این اپرا - کمیک، که گسترش یافته بود، به مقر دائمی خود در سال فاواو نقل مکان کرد. کسی که باعث رونق آن شد فرانسوا - آندره فیلیدور بود که در سراسر اروپا به عنوان قهرمان شطرنج مسافرت کرد و بیست و پنج اپرا ساخت که تقریبا همه آنها جنبه تفریحی داشتند، از قبیل سانچوپانثا و تام جونز. وی در این اپراها حسن سلیقه و کمال هنری را به کار برد. اپراهای او اینک فراموش شده اند، ولی (دفاع فیلیدور) و (میراث فیلیدور) هنوز به عنوان حرکات مورد قبول در شطرنج در خاطرها هستند.
  • پر آدام پیرمردی از فرقه یسوعیان بود، و ولتر از آمدنش به میان خانواده خود به عنوان دشمن خوش مشرب خود در شطرنج خرسند بود.
  • مندلسون احتمالاً در سال 1754 با لسینگ، ظاهراً در یک بازی شطرنج، آشنا شد و به این ترتیب دوستیی آغاز شد که، باوجود اختلاف‌نظرهای فلسفی، تا زمان مرگ لسینگ دوام کرد. در 16 اکتبر 1754 لسینگ به یکی از دوستانش نوشت: «مندلسون مردی، بیست و پنج ‌ساله است که بدون هیچ‌گونه تحصیلات در زمینه زبان، ریاضیات و شعر موفقیتهای بزرگی به‌ دست آورده است.
  • ناپلون تقریباً هر روز شطرنج‏بازی می‏کرد، ولی چون هیچ حریفی جرأت نداشت او را شکست دهد، از پیروزی خسته شد. در نخستین سال تبعید، چند کیلومتری سوار بر اسب راهپیمایی می‏کرد. ولی چون مشاهده کرد که بعضی از افسران بریتانیایی همیشه مواظب او هستند، بزودی از این کار دست برداشت.

عصر ولتر

 
  • ولتر همیشه مرد دلسوز و بلندهمتی بود، و اکنون، که پیکار به زیان یسوعیان پایان یافته بود، وجدان وی از سرزنش آموزگاران در گذشته‏اش رنج می‏برد. وی کشیش آدام، یکی از یسوعیان پیشین، را به خانه‏اش در فرنه برده بود، سرپرستی کارهای خیریه خود را به دست وی سپرده بود، و پیوسته با او شطرنج می‏باخت.

عصر لویی چهاردهم

 
  • قانون روم، اومانیسم رنسانس، یا اصلاحات نهضت (اصلاح دینی) برایش شناخته نبود. در زمان آلکسی قانون روس صورتبندی جدیدی یافت(اولوژنی 1649)، لیکن این خود موجب تدوین قوانینی شد که بر استبداد و آیین ارتدوکس متکی بود. درنتیجه، در ایام روزه بزرگ، به ماه نو نگریستن، شطرنج بازی کردن، یا به کلیسا نرفتن جنایت به شمار میرفت. مکافات این جنایات و صدها جنایت دیگر تازیانه بود.

اصلاح دینی

 
  • لوتر ... کار سنگین اشتهای وی را افزونتر کرده بود، چنانکه مینویسد: ((چون کولیها میخورم و مانند آلمانیها می آشامم. خدای را سپاس باد، آمین.)) با تهور به زبان ساده و با حرارت سخن میگفت که سخنان وی شنوندگان را مجذوب میکردند. تفریحی جز بازی شطرنج و نواختن فلوت نداشت؛ لیکن خوش ترین ساعات زندگی وی هنگامی بود که هواخواهان پاپ را به باد حمله و دشنام میگرفت.

رنسانس

 
  • مارکو جیرولامو ویدا در سرودن اشعار برای مقاصد لئو انعطاف‏پذیری بیشتری داشت. در کرمونا متولد شده بود، لاتینی را بخوبی فراگرفته و چنان درآن زبان متبحر شده بود که حتی اشعار آموزشی را از قبیل: در فن شعر، یا در تربیت کرم ابریشم، یا دستور بازی شطرنج بزیبایی می‏سرود.

عصر ایمان

 
  • ابوریحان بیرونی ... طریقه‌ای برای به دست آوردن قوه ی اعداد، بدون توسل به عملیات ملال انگیز جمع و ضرب، پیدا کرد. از قضیه هندسی خانه‌های شطرنج و دانه‌های گندم سخن به میان آورد برای بعضی قضایای هندسی راه حلهایی کشف کرد که به نام وی معروف شد دایره‌المعارفی در نجوم، رساله‌ای در جغرافیا، و خلاصه‌ای در نجوم،‌ علم احکام نجوم، و ریاضیات تألیف کرد.
  • هنرورانی که به منبت کاری عاج و چوب اشتغال داشتند با هنر خود مساجد و قرآن‌ها و اثاث و ظروف و تصاویر را با نقشهای فرو رفته و برجسته تزیین می‌کردند. از مصنوعات آن دوران فقط یک رخ شطرنج به جا مانده که اکنون در موزه ملی فلورانس است و گویند مربوط به شطرنجی است که هارو‌ن الرشید در قرن نهم میلادی برای شارلمانی هدیه فرستاد.
  • بازی شطرنج از طریق اسلام از هند به اروپا رسید و در راه نامهای فارسی گرفت، مثلا کلمه checkmate تحریف «شهمات» است.
  • در پاریس، شطرنج به موجب حکم یک شورای سلطنتی (سال 1213)، و همچنین به موجب فرمان 1454 لویی نهم، ممنوع شد، لکن هیچ کس به این گونه فرامین اعتنایی نکرد؛ و بازی شطرنج یکی از مهمترین وسایل اتلاف وقت میان طبقه اشرافی بود. رواج و شهرت بازار شطرنج تا به جایی رسید که نام خزانه عمومی دولت از لفظ شطرنج مشتق شد(1) زیرا در آمد عمومی را ظاهرا بر روی میزی حساب میکردند که شطرنجی یا خانه- خانه بود. در عهد جوانی دانته، یک فرد ساراسن در آن واحد با سه نفر از بهترین شطرنجبازان فلورانس سه دست بازی کرد و مایه تحیر تمامی مردم شد. این بازیگر، که فقط یک تخته شطرنج پیش روی خود داشت و به آن نظر میدوخت، در حالی که این بازی را ادامه میداد، جریان دو بازی دیگر را به ذهن میسپرد. از این سه بازی، دو تا را برد، و در سومی با حریف برابر شد. یک نوع بازی بیست و چهار مهرهای بر روی تخته شطرنج رواج گرفت که آن را در فرانسه "دام" و در انگلستان "درافت" نامیدند.

{1.اشتقاق لفظ exchquer (خزانه دار) از table chequered (میز شطرنجی) و chess (شطرنج)}

 

قیصر و مسیح

 
  • حمام های کاراکالا ...  این حمامها هم حمام بودند و هم باشگاه. اطاقهایی در آن بود که مخصوص بازی طاس و شطرنج بود، راهروهایی داشت مملو از نقاشی و مجسمه، نشیمن هایی داشت که دوستان می‌توانستند بنشینند و صحبت کنند، کتابخانه و قرائت خانه داشت، تالارهایی داشت که رامشگر یا شاعر می‌توانست قطعه‌ای بنوازد یا بخواند و فیلسوف می‌توانست جهان را توضیح کند.
  • در قسمت غرب، تا موگادی (تمجد) قرار داشت که با کوچه‌های سنگفرش و آراسته به ستونهای متعدد، فاضلاب پوشیده، یک طاق نصرت زیبا، یک فوروم، عمارت سنا، یک باسیلیکا، معابد، گرمابه‌ها، تئاتر، کتابخانه و خانه‌های خصوصی بسیار، تقریباً بخوبی پومپئی حفظ گردیده است. روی سنگفرش فوروم یک صفحه شطرنج کنده شده است که در آن این کلمات خوانده می‌شود: «شکار، استحمام، بازی و تفریح و خنده، این است زندگی»

یونان باستان

 
  • کرتیان ...گل را به شکل مواد خوردنی و وسایل نظافت و جانوران در میآورند و رهتوشه مرده میکنند. در مورد شاهان و اشراف و بازرگانان مرفه، برخی از ظرفهای نفیس یا جواهرات آنان را هم در کنار جنازه‌ها به خاک میسپارند. با شفقت سوزناکی، در گور یک شطرنج باز ماهر، یک نطع شطرنج مینهند؛ در گور یک خنیاگر، یک ارکستر گلین؛ و در گور یک دریا دوست، یک زورق. گاه گاهی به مزار مردگان سر میزنند و، برای گذران آنان، خوراکی نثار میکنند.

مشرق زمین

 
  • شطرنج آنقدر کهنسال است که نیمی از کشورهای کهن مدعی زادگاه این بازی هستند. نظری که عموم باستانشناسان پذیرفته‌اند چنین است که این بازی در هند پیدا شد مسلماً کهن ترین شکل قطعی آن را در هند می‌یابیم (حدود 750 میلادی). کلمه Chess (=شطرنج) از کلمه شاه فارسی می‌آید، و «checkamte» در اصل «شه‌مات» (شاه مرده) است. ایرانیان آن را شطرنج می‌نامیدند و این نام، و هم خودبازی، را از طریق اعراب، از هند- که در آنجا به «چتورنگه» یا «چهارگوشه» معروف است- آموختند. هندوان در باب خاستگاه این بازی افسانه ی شیرینی نقل می‌کنند می‌گویند در آغاز قرن پنجم میلادی، یکی از شاهان هندو ستایندگان دو طبقه ی براهمه و کشتریه را رنجاند بدین معنا که مشورت های آنان را نادیده گرفت، و از یاد برد که عشق مردم مطمئن ترین حمایت تاج و تخت است. برهمنی سسه نام [یا، به روایتی، صصبه ابن داهر] بر عهده گرفت که چشم شاه جوان را باز کند، بدین معنا که بازیی اختراع کند که در آن مهره‌ای که نشانه شاه است، باید تنها و تقریباً بی یار و یاور بماند گو اینکه شاه در شأن و ارزش بالاتر از همه است (چنانکه در جنگ شرقیها چنین است). از این رو شطرنج پیدا شد. فرمانروا را از این بازی چنان خوش آمد که از سسه خواست که پاداشی از او بخواهد. سسه فروتنانه چند دانه برنج [یا، به روایت ایرانی، گندم] خواست، به این شرط که مقدار آن بدین نحو تعیین شود که در اولین خانه از 64 خانه شطرنج یک دانه برنج گذاشته شود و در خانه دوم دو برابر خانه اول، و در خانه سوم دو برابر خانه دوم، الی‌آخر. شاه بیدرنگ قبول کرد، اما چیزی نگذشت که با تعجب دریافت که تمام قلمروش را بر سر این قول گذاشته است. سسه فرصت را مناسب دید و به سرورش یادآور شد که شاه وقتی که مشاورانش را حقیر می‌شمارد چه آسان می‌تواند سرگشته شود.
  • بنا به گزارش سر ویلیام جونز، هندیان مدعی سه ابداعند: شطرنج، سلسله اعشاری، و آموزش از طریق فابل.
  • درست است که هند، حتی در حصار هیمالایا، ره‌آوردهای تردیدپذیری، نظیر دستور زبان و منطق، فلسفه و فابل، هیپنوتیسم و شطرنج، و بالاتر از همه اینها، ارقام و سلسله اعشاری برای ما فرستاده، اما اینها جوهر روح هند نیستند اینها در مقایسه با آنچه ما شاید در آینده از او بیاموزیم، بسیار ناچیز است

شماره صفحات به ترتیب هر بخش:

 
 

1- (21)(133)(179)(866)(1044)

 
 

2- (855)

 
 

3- (444)

 
 

4- (439)

 
 

5- (525)

 
 

6- (313)(351)(433)(1129)

 
 

7- (443)(55)

 
 

8- (18)

 
 

9- (571)(653)(709)

نویسنده:رضا مشاطان

منبع:مدرسه شطرنج اریا

  • سید شهاب طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی